به گزارش روابطعمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها،نشست تخصصی «بایسته
های رسانه ها در مقابله با آسیب های اجتماعی» روز سه شنبه 22 آبان 1403 در سالن
شهدای رسانه این دفتر برگزار شد . در این نشست دکتر زهرا گلپایگانی؛ مشاور امور اجرایی وزیر
فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر عباس محمدیان؛مدیرکل تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت
فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر حامد طاهریکیا؛ مدیر گروه مطالعات فضای مجازی
پژوهشگاه فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مهرداد
امیررضایی، دبیر علمی نشست حضور داشتند.
در ابتدا امیررضایی؛دبیر علمی و مجری نشست گفت :این نشست به موضوع بایسته های
رسانه ها و نقش آن در مقابله با آسیب های اجتماعی می پردازد .وی ابتدا فهرستی از فعالیتهای دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها،
در زمینه آسیبهای اجتماعی همچون برگزاری حدود 19 نشست با اصحاب رسانه ،برگزاری
کارگاهها و دوره های آموزشی با موضوع مورد نظر ،تهیه 10 گزارش پژوهشی ،انعقاد
تفاهم نامه با معاونت اجتماعی و پیشگیری و خشونت قوه قضائیه در برگزاری دوره های
کوتاه مدت آموزشی «پیشگیری» ،انتشار عکس با موضوع اعتیاد در سایت لنزور و بارگذاری
فیلم های آموزشی در سایت آپارات اشاره نمود.در ادامه وی اولین سوال را از دکتر
محمدیان ؛مدیر کل دفتر تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرسیدکه:چگونه می توان
ازظرفیت ها و ابزارهای تبلیغاتی برای کاهش آسیب های اجتماعی استفاده نمود؟
در پاسخ به این سوال دکتر محمدیان ضمن ارائه نظرات خود گفتند که: در هزاره سوم
رویکردهای متفاوتی را باید به جایگاه تبلیغات داشته باشیم و تبلیغات را به عنوان
موثرترین و عمیقترین و تاثیرگذارترین رسانه در دنیای امروز معرفی کردند. در ادامه
اظهار کردند که ما چهاردهه از اثرگذاری تبلیغات در دنیا عقب هستیم و تبلیغات ما در
قیاس با تبلیغات دنیا، با وجود تاریخ 250ساله، هنوز در دنیای سنتی قرار دارد و با
جغرافیای مدرنیته فاصله داریم؛ از تبلیغات هوشمند پنج درصد، از تبلیغات دیجیتال
بیست و یک درصد را در اختیار داریم. در نگاه مدیران ما جایگاهها و سکوهایی که
باید در اختیار تبلیغات باشد، جایگاهی ندارند، مانند حروف والی که نوشته میشوند
ولی خوانده نمیشوند. امروزه در میان نسل زد یک کلیپ تبلیغاتی 26میلیون بار بازدید
میشود. نقش تبلیغات امروزه نقش پیشبرنده در افق جلوگیری از آسیبهای اجتماعی است
و لازم است که به تبلیغ نه مانند ابزار، بلکه به عنوان یک بستر نگاه کرد تا با
اتصال ابزارهای مختلف نیازهای مخاطبان را برآورده کند. برای اینکه بتوانیم در
جغرافیای فرهنگی داخلی و بینالمللی جایگاه خود را به دست آوریم باید به نخبگان
تبلیغ توجه ویژه شود. تبلیغات فقط تجارت نیست، تبلیغات در حیات و ممات جوامع و
حکمرانی نقش دارند و برای موتور محرکه آن باید واژگانی را تعریف کنیم. قانون
تبلیغات ما برای سال 58 است و پاسخگوی نیازهای امروز جامعه نیست. چالشهای تبلیغات
امروز باید به یک باور مدیریتی تبدیل شود و این هنر رسانههاست، امروز کمپین تبلیغ
برای تبلیغ باید راهاندازی شود. تبلیغ فقط بیلبورد و رسانه ملی نیست، باید فرهنگ
را در جغرافیای انسان-رسانهها بررسی شود.
محمدیان در ادامه اشاره کردند که فریلنسرها و بلاگرهای ما گاهی در دنیا مطرح
میشوند و مقام کسب میکنند ولی در داخل کسی آنها را نمیبیند و صدای آنها را نمیشنود،
چون باورها در داخل هنوز مانند دهه چهل است که رسانهها و روزنامهها را خط مقدم
میبینند، باید اینها مکمل هم باشند. اگر بخواهیم راهبردهای حکمرانی عمقی داشته
باشد و ماندگار باشد، باید جغرافیای نوین تبلیغات رو در باورهای تصمیمگیر و تصمیمساز
احیا کنیم. پوشش جامع بسترهای نوین تبلیغاتی جغرافیای جدیدی را میتواند به حکمرانی
اضافه کند. او در نهایت اعلام کرد که گام اول در کنترل آسیبهای اجتماعی باور قدرت
تبلیغات است، که تبلیغات را بستری ببینیم که ابزارها در آن برای جهش فرهنگی و
کنترل آسیبهای اجتماعی موثر و تاثیرگذار باشند.
امیررضایی در ادامه نشست دکترگلپایگانی را مخاطب قرار داده و پرسیدند که به
عنوان مشاور اجتماعی وزیر ارشاد، چه فعالیتهایی را در این خصوص انجام دادهاند یا
همکارانشان قبلا انجام دادهاند و چه راهکاری را میتوانند به ما ارائه دهند و نیز
رسانهها چگونه میتوانند در این مورد کمک کنند تا ما بتوانیم آسیبهای اجتماعی را
هم مرزبندی کنیم و هم کاهش بدهیم؟
دکتر گلپایگانی در جواب سوال دبیر علمی نشست گفتند که تشکیل این جلسهها باعث
خوشبختی و امید هست و لازم است که فکر کنیم چطور میشود این عناوین را عملیاتی
کرد. اینکه رسانه را یک درجه دویی در ساحت سیاستگذاری و اجرا ببینیم، از قضا
بزرگترین کژکارکرد این مسیر میتواند باشد. کاهش آسیبهای اجتماعی بدون لحاظ دوتا
مفهوم عمیق اتفاق نمیافتد: یکی بحث رسانه است و یکی بحث هنر است. زمانی که ما
رسانه را هم وزن هنر ببینیم، خروجی آن میتواند آسیبها را کاهش دهد. ایشان اظهار
کردند اگر آسیب اجتماعی را در جامعه، مانند یک بیماری ببینیم و با همان مسئولیتپذیری
طبیبانه به آن نگاه کنیم، باور میکنیم که این برای همه ممکن است اتفاق بیفتد، اگر
از آسیبهایی مانند اعتیاد، خودکشی، مسائل مربوط به حاشیهنشینی و فساد و .. پیشگیری
عاقلانه نشود فرزند من هم در امان نخواهد بود پس درمان اینها مسئولیت گریزناپذیر
است. اگر بخواهیم کنشگری در این فضا را تعریف بکنیم، اینجا رسانه و هنر باید هموزن
آن سیاستگذار و آن مدیر در فرایند اجرا قرار بگیرند از اساس باید حضور رسانه را
در چرخه سیاستگذاری ببینیم از زمان در دستور کار گذاشتن یک ایده تا اجرا و
ارزیابی شاید تغییرات خط مشی.
مشاور امور اجتماعی وزیر افزود :در حوزه اجتماع برخی نسخههایی که ده سال پیش
برای مشکلی در نظر گرفته میشد، نمیشود گفت که برای امروز هم کارساز است و نمیشود
هم همه چیز را کنار گذاشت. باید روشهایی که در فضای رسانه هموزن فضای اجرا اتفاق میافتد، متناسب با
شرایط مخاطب و وضعیت مسئله باشد. شاید در زمان ما برخی مسائل اصلا در فضای مدرسه
مطرح نبود، الان همان موارد چنان چالشی ایجاد کرده که هم والدین هم سیاستگذاران
را به زحمت انداخته است. رسانه نباید در انتهای کار وارد مسیر شود.
ما از ابتدای حضورمان در این نقش سعی کردیم که به پیوستهای هنری و الزاماتی
که فکر میکردیم در این عرصه اثرگذار هست، وزن بدهیم. به نظر میرسد که رسانه در
دو وجه کارکرد خاص دارد: یکی در حوزه نگرش مخاطبان و یکی در حوزه کنش. وقتی شما میخواهید
در یک مسئله اجتماعی ورود بکنید، قطعا باید در نگرش مخاطب یک تغییری حاصل شود.
ممکن است که ما بخواهیم در مورد یک آسیب اجتماعی اطلاعاتی بدهیم، اگر آن موضوع امر
قبیحی هست، باید قبیح در ذهن بماند، تا مخاطب مختار، آن را انتخاب نکند. شما هیچ امر
انتخابی را نمیتوانید تکلیف کنید، فرد باید با اختیار آن را انتخاب کند و رسانه
در این فضا قرار میگیرد که در حوزه نگرش اثرگذار باشد و بتواند نگرشها را جهت
دهد. در کنش هم، ما ابزاری هموزن رسانه نداریم چه در نظام ترجیحات افراد چه در
مصرف آنها و در خارج شدن از چرخه ناهنجاری. نقش رسانه در نگرش و کنش بیبدیل هست
منتها در تمام مراحل باید هموزن سیاستگذار باشد از زمان قرار گرفتن در دستور کار
تا اجرا و نتیجه و .. در کنار مدیران، سیاستگذاران قرار گیرد.
هیچ زبانی مانند ترکیب هنر و رسانه نمیتواند به اقناع مخاطب کمک کند، ترکیب
این دو بال با هم میتواند در آسببهای اجتماعی کارگشا باشد.
در ادامه دبیر علمی با توجه به تخصص دکتر
طاهریکیا پرسیدند که: آسیبهای اجتماعی را در فضای مجازی چگونه میبینند و چه
راهکاری را پیشنهاد میدهند تا این آسیبها را در فضای مجازی کاهش دهیم یا آن را
راهبری کنیم؟
دکتر طاهریکیا در پاسخ اشاره کردند که :بازوهای اجرایی در کشور بیشتر به
راهکارها فکر میکنند و در حالی که ما در تحقیقات به مسائل ریشهای برمیخوریم که
در راهکارها نمایان نمیشود. راهکارها باید بر مبنای یک ایده باشد. ایشان در ادامه
با آوردن مثالی نشان دادند که گاهی حتی تبلیغات چندساله هم بیتاثیر است و رسانه
هم موفق نخواهد بود اگر به میل افراد بیتوجهی شود و امیال افراد جامعه را فدای
آگاهیبخشی کنیم. کما اینکه این همه سال تبلیغات منفی برای جامعه غربی در کشور،
چیزی از مهاجرت افراد به آن جا کم نکرده است. حال این سوال پیش میآید که رسانه
ملی روی آگاهی کار میکند یا روی میل افراد؟ در اینجا من معتقدم که کارهای
زیربنایی و فلسفی میتواند کمک کند. ما داریم روی آگاهی کار میکنیم و امیال را
سرکوب میکنیم و آن وقت امیال میرود و در جای دیگری پاسخ خود را پیدا میکند؛ یا
نه روی امیال کار میکنیم که در آن صورت آگاهی چه میشود. رسانههای ما از سال 57،
روی کنترل امیال بود و آگاهیرا بسیار ارزشمند میدانست. در مدرنیته هم ما داریم که
باید امیال را سرکوب کرد که این در خدمت نیروی کار سرمایهداری بوده است.
نبرد رسانهای آنجاست که در انقلاب 57 امیال را از بین میبرد و آگاهی شیعی را
شکل میدهد، در حالی که رسانههای غربی آگاهی شیعی را ندیده گرفته و به امیال بها
میدهد. حالا وقتی ما میخواهیم یک کلیپ در مورد اعتیاد، روابط دختر و پسر، سقط
جنین و ... بسازیم، باید توجه کنیم که داریم روی آگاهی کار میکنیم یا روی امیال.
اگر داریم با توجه به آگاهی کار میکنیم بسیاری از مقاومتهای اجتماعی ایران از
دهه 70 به این سو در حوزه امیال شکل گرفته است.
ما باید موضع خود را در مورد تعریف آسیبها مشخص کنیم، مثلا آسیب اعتیاد با
این کژرفتاری در مدارس متفاوت است. بعد از 1401 این تغییرات به مدارس رسید.
ینابراین ما وقتی میخواهیم راهکار بدهیم باید خیلی وارد مبناها شویم.
بعد از سال 67 یعنی بعد از جنگ، به مرور میدان نبرد به رسانهها کشیده شده است
و چون یک طرف رسانه به دولت مربوط است، دولت وارد این نبرد میشود، پس مشروعیت آن
صدمه میبیند. در این شرایط وقتی این رسانهها که به دولت هم متصل هستند، میخواهند
موضوعی را مطرح کنند از سمت جامعه با مقاومت مواجه میشوند. کما اینکه رسانههایی
که دولت در آنها نقشی ندارد آمار بالاتری دارند و دولتی که مشروعیتش در این نبرد
آسیب دیده، نمیتواند با استفاده از رسانههای خود، مانند صداو سیما، نه روی امیال
کار کند نه رو آگاهی. نمیگویم تاثیرگذار نبوده، میگویم موفقیتآمیز نبوده، کما
اینکه یک اینفلوئنسر تاثیر بیشتری دارد. نسل جدید دارد خوراکی را دریافت میکند که
از سمت ما مجوزی برای آن صادر نشده و ما به خاطر مبناها نتوانستیم فعالانه وارد
بشویم. فلسفهای که ما روی آن ایستادهایم، اجازه نمیدهد خود مدیران دولتی و
افرادی که تولید محتوا میکنند هم خلاق باشند.
امیررضایی در ادامه با اشاره به بحث مرجعیت رسانه در میان نسلهای جدیدتر از دکتر
محمدیان در مورد نقش تبلیغات سوال کردند و گفتند که چرا در تبلیغات محیطی فقط
تبلیغ سیاسی دیده میشود و از بیلبوردها برای تبلیغات علیه آسیبهای اجتماعی، مانند
حاشیهنشینی، اعتیاد، و ... استفاده نمیشود و با چه تغییراتی میشود آسیبهای
اجتماعی را مدیریت کرد؟
دکتر محمدیان در پاسخ به درخواست دبیر علمی نشست گفتند که تعریف واحدی از آسیب
اجتماعی در کشور نداریم و ما دچار روزمرگی شدیم هر روز با یک بحران یا یک مشکل
مواجه میشویم، همان موقع یک برنامهای میآید و همان موقع هم تمام میشود. مثلا
از ده سال قبل مسائل در مدرسه بروز پیدا کرده تا یک جایی فرصت پیدا کرد(1401) و از
زیر زمین آمد بیرون. ما برنامههای آسیبهای اجتماعیمان بیشتر کوتاهمدت هستند.
ما یه سند جامع برای حتی اعتیاد هم نداریم. ما نمیتوانیم تاثیر چندساله تبلیغات
را با یک همایش جمع کنیم. امروز سیاستهای ما بر اساس ساختار سیاسی است نه بر اساس
اجتماع ما. اگر دولت هم در بعضی جریانها منزوی ظاهر میشود، چون سند بالادستی
محکمی ندارد. ما نباید صرفا نگاه قهری به آسیبهای اجتماعی در حکمرانی نوین داشته
باشیم. آسیب اجتماعی پدیده نوظهوری نیست. تمام دنیا در این مورد سیاست واحد دارند.
کارگروهی از متخصصان و قوه قضاییه و مجریه باید تشکیل شود و خوراک بدهد تا تبلیغات
بتواند کارش را انجام بدهد. تاثیر یک کلیپ تبلیغی را تا نقطه صفر مرزی مشاهده میکنیم،
که نه رسانه ملی نه هیچ روزنامه و خبرگزاری این برد را ندارند؛ اما تبلیغ بهتنهایی نمیتواند کاری از پیش
ببرد و لازم است که با کارگروه خوراک تبلیغی برای آن مهیا کرد. زمانی تبلیغات میتواند
جایگاه خود را به دست آورد که ارتباط موثر بین جامعه با هدف برقرار باشد و هدف
روشن باشد ما هم به عنوان پیام تبلیغات بر اساس صداقت، صلابت، موقعیت، و صراحت میل
افراد را هدف قرار میدهیم.
ما دو بال داریم هم آگاهی هم امیال که
ما با استفاده از این دو کار خود را انجام میدهیم تا به نتیجه مطلوب برسیم. در
تمام دنیا برای کالاهای سلامتمحور قانون دارند ولی رسانه ملی ما به آن و مسئله
پیری جمعیت و ... بیتوجه است. مردم هم باید در تبلیغات نقش داشته باشند نه بر
اساس نگاه بالا به پایین.
در حوزه آموزش باید یاد بگیریم هر تبلیغی را به راحتی نپذیریم. تبلیغات میتواند
جهتدهنده باشد و افراد را سوق دهد تا از مراحل سخت عبور کنند به شرط اینکه سیاست
آن بر اساس باور افراد و موقعیت زمانی باشد تا نسل امروز آن را بپذیرد و قبول کند
برخی محتواها مضر است در دوره کرونا مرزهای دسترسی بچهها به فضای مجازی عوض شد.
قبلا محل تربیت بچهها یکی خانه بود و دیگری مدرسه و امروز جای سوم آن پیامهای
تبلیغاتی است که در تربیت تاثیر دارد. در زمینه آسیبهای اجتماعی یک سند چشمانداز
در تبلیغات باید در حاکمیت باشد در تمام دولتها همان سیاست اجرا شود نه اینکه با
تغییر دولتها سیاستهای تبلیغی هم عوض شود. امروزه ما در کشور با کمبود نیروی
متخصص تبلیغات روبهرو هستیم که بتواند پیام موثر تبلیغی تولید کند. دانشگاهها هم
با نگاه امروز فاصله دارند نسل زد بیشترین مخاطب تبلیغات است و باید در دروس
دانشگاهی هم تجدید نظر شود.