ترجمه در ایران با پیچیدگیها و چالشهای متعددی روبروست.
در نشستی که عصر روز یکشنبه 15 مهرماه از سوی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها
در شهر کتاب مرکزی برگزارشد، متخصصان و مترجمان حوزه ارتباطات و روزنامهنگاری ضمن
بررسی ابعاد مختلف این موضوع به ارائه راهکارهای لازم جهت رفع نواقص و کاستیهای
موجود در این عرصه پرداختند.
به گزارش روابطعمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها،
در این نشست که با حضور محسن گودرزی، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان؛
علی شاکر، پژوهشگر رسانه و ارتباطات؛ مهرداد امیر رضایی، مترجم و پژوهشگر؛ و رسول
انبارداران، دبیر علمی نشست برگزار شد، مسائل و چالشهای ترجمه در ایران، محدودیتهای
هوش مصنوعی در ترجمه، ...، و بومی سازی ترجمه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست، رسول انبارداران، کارشناس دفتر
مطالعات و دبیر علمی نشست با نقل قولی از آقای غبرایی، مترجم سرشناش کشورمان در
خصوص آشفتگیهای ترجمه در ایران گفت: « کار ترجمه از خیانت به جنایت رسیده است.»
وی در ادامه افزود: کار ترجمه امروز در کشور با چالشهای
بسیاری مواجه است و ما نمیدانیم اطلاعاتی که از این طریق به مخاطب منتقل میشود
تاچه اندازه میتواند درست باشد و چگونه میتوان به آنها اعتماد کرد. این پیچیدگی
در برخی مواقع در حوزههای سیاسی و نظامی تبعاتی منفی در پی داشته است. برهمین
اساس مترجم باید در این حوزه از دانش لازم برخوردار بوده و بر اصطلاحات سیاسی تسلط
کافی داشته باشد.
در ادامه نشست، علی شاکر، پژوهشگر رسانه و ارتباطات با
اشاره به مشکلات ترجمه در ایران گفت: از گذشته ما در انتقال بسیاری از مفاهیم به
زبان فارسی با مشکل مواجه بودیم و ترجمهها از اساس ایراد داشتند. علاوه براین، یک
سری منشی و میرزا بنویس هم به عنوان مترجم وارد این حوزه شده بودند که هر چه بیشتر
مینوشتند پول بیشتری میگرفتند.
اما از زمان ورود
هوش مصنوعی به این حوزه تغییرات چشمگیری در صنعت ترجمه بهوجود آمده است. در این فناوری
ساز و کار ماشین بر مبنای کلان داده قرار دارد و هوش مصنوعی قادر است متون را به
صورت خودکار و با سرعت و دقت بسیار بالا به زبانهای مختلف ترجمه کند و با بهکارگیری
بهترین معادلها و دقیقترین گرامرها متنی را بهخوبی ترجمه کرده و در کمترین زمان
ممکن در اختیار کاربران قرار دهد. « چت جی پی تی» یکی از این ابزارهاست. در چت جی
پی تی ایجنتهایی قرار دارد که ما میتوانیم سوالات خود را در هر زمینهای از جمله
فلسفه ماشین، تکنولوژی، سبک زندگی، و .... از هوش مصنوعی بپرسیم و پاسخهای لازم
را دریافت کنیم یا از آن بخواهیم با هر تعداد کلمهای که مد نظر ماست، برایمان
کتاب بنویسد.
حال این سوال مطرح است، با امکاناتی که این پلتفرمها و
ابزارهای ترجمه در اختیار ما قرار دادهاند و با توجه به گسترش ترجمههای
بیکیفیت و ضعیف در بازار نشر، مترجمان میخواهند چه کار کنند؟ از همین
حالا باید گفت که مترجمان بیکار میشوند و باید به فکر ساز و کار تازهای باشند. زیرا
برخی از ترجمهها به حدی بیکیفیت هستند که کتاب را بیاثر میکنند. طبیعی است که خوانندهها
از این کتابها استقبال نکنند. در واقع ترجمههای بد به اعتماد مخاطب آسیب میزند.
این معضلی است که باید جدی به آن پرداخته شود. الان در حوزههای فنی باید به
دانشجویان نوید داد که آنها سعی کنند به جای کتاب اساتید، کتاب های مشابه انگلیسی
را بخوانند چون خیانت به صنعت ترجمه خودش را در آنجا نشان میدهد. بعضی از مترجمان
آنچه را که از زبان مبدأ متوجه نشدهاند در زبان مقصد به اشتباه درس میهند که
عامل بدفهمی است.
اما از طرفی باید گفت علیرغم سرعت و کارایی ترجمه توسط هوش
مصنوعی هنوز کیفیت ترجمه موضوع پیچیده و چالش برانگیزی است و ترجمههای ارائه شده
توسط ماشین هر چند هم که دقیق و سریع باشند گاهی به دلیل عدم درک صحیح از زمینه و
مفاهیم خاص، ممکن است نتوانند ظرایف زبانی و فرهنگی را بهخوبی منتقل کنند زیرا
ماشین قدرت چنین تشخیصی را ندارد. بنابر این در مواردی همچون احساسات، زیبایی
شناسی و اصطلاحات، ترجمه توسط انسان نسبت به ترجمه ماشین برتری دارد. وی تأکید
کرد: ترجمه لحن مترجم است و مترجم کیفیت کار را تعیین میکند. در اینجا مترجم
تبدیل به یک ارتباطگر میشود و باید از دل خلاقیت و ذهن خلاق خود مفاهیم درست و
ارزندهای را ارائه دهد.
مهرداد امیر رضایی، مترجم و کارشناس دفتر مطالعات و برنامهریزی
رسانهها ضمن بیان مشکلات ترجمه از زبان آلمانی به فارسی گفت: در ترجمه متون
آلمانی به فارسی مسائل متعددی وجود دارد. به عنوان مثال در کتابهای « هانا آرنت»،
(فیلسوف آلمانی) میبینیم که کتاب ابتدا از آلمانی به انگلیسی و سپس از انگلیسی به
فارسی ترجمه شده است. همین امر موجب شده که نکات اصلی از متن کتاب بهخوبی منتقل
نشوند. به نظر من هر مترجمی بهجای ترجمه پاراگراف به پاراگراف کتاب باید قبل از
ترجمه ابتدا یک بار کتاب را به طور کامل بخواند تا به درک بهتری از موضوع برسد و
اثر خلاقانهتری از خود ارائه دهد.
وی در ارتباط با هوش مصنوعی و ترجمه تأکید کرد: مترجم در
ترجمه یک اثر قبل از هر چیز باید با فرهنگ، اصطلاحات و مفاهیم و ظرافتهای زبانی
آن کشور آشنا باشد که چنین کاری از ماشین ساخته نیست. زبان آلمانی دارای ویژگیهای
منحصر به فردی است که کار ترجمه را با پیچیدگیهای و دشواریهای خاصی مواجه میکند.
مشکلاتی چون پیچیدگی و تراکم متن یکی از این موارد است. در زبان آلمانی افعال
بیشتر دو بخشی هستند که هر کدام معنای جداگانهای دارند. اغلب اوقات تشخیص این
معنا توسط ماشین ممکن نیست.
وی افزود: یکی از مهمترین اصول ترجمه آن است که مترجم
بتواند احساسات نویسنده را بهخوبی به زبان دیگر منتقل کند. در برخورد با تفاوتهای
فرهنگی شناخت این احساسات و عواطف در انتقال مفاهیم بسیار مهم بوده و مترجم
باید بتواند بهخوبی از آن بهره ببرد.
این پژوهشگر ضمن اشاره به یکی دیگر از مشکلات ترجمه از
زبان آلمانی گفت: در زبان آلمانی عباراتی هستند که مجموع آنها یک جمله راتشکیل میدهد.
گاهی این جمله یک صفحه کتاب را دربر میگیرد که متنی طولانی است و گاهی اول و آخر
فعل با فاصله زیاد از یکدیگر قرار میگیرند که کار ترجمه را دشوار میسازد.
وی همچنین افزود: آیا هوش مصنوعی میتواند عبارتها،
کنایهها، ضربالمثلها، احساسات و اشعار را همان گونه که در متن اصلی هستند با
همان مفهوم به خواننده منتقل کند؟ البته چنین کاری هنوز توسط هوش مصنوعی قابل
انجام نیست و ممکن است منجر به ترجمههای نارسا و نامفهوم در این حیطه شود.
محسن گودرزی، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان
از دیگر سخنرانان این نشست ضمن اشاره به سه سطح هستیشناختی، معرفتشناختی و ارزش
شناختی در خصوص هوش مصنوعی گفت: نگاه من به هوش مصنوعی و پلتفرمها نگاه مثبتی است.
در واقع سیطره هوش مصنوعی و پلتفرمها به گونهای است که نمیتوان به مقابله با آن
پرداخت، بلکه باید بپذیریم که این ابزارها میتوانند در راستای نظم اجتماعی، کنش
اجتماعی، و مسئله اجتماعی به کمک ما بیایند.
در بعد هستی شناختی نیز به نظر من مهمترین مسئله پیرامون هوش
مصنوعی سلب عاملیت انسانی است. بسیاری از مناسبات اجتماعی تحت تأثیر هوش مصنوعی
قرار گرفتهاند و هر روز میدانهای جدیدی از زیست انسان، چه زیست آکادمیک، چه زیست
اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به هوش مصنوعی واگذار میشود. به عبارتی، هوش مصنوعی بهجای
آنکه مایه آرامش و آسایش انسان باشد باعث اضطراب و افزایش نگرانیها شده است.
اما فراتر از بحث عاملیت، آیا می توان گفت هوش مصنوعی از
انسان باهوشتر است؟ در این رابطه تعاریف مختلفی از هوش ارائه شده است و کارهایی
از جمله ترجمه کتاب یا ارتباط بین نظریه ها در هوش مصنوعی نمیتواند هوش محسوب
شود. چون معتقدم هوش با حواس پنجگانه ما ، احساسات، عواطف، تاریخ، فرهنگ، سنتها
و ارزشهای ما عجین شده است این باورها، ارزشها و تاریخ هستند که هوش را میسازند.
به این ترتیب میتوان گفت هر فرهنگی الزامات هوش را برمیسازد.
گزارش از :لیلا نوری میاندوآب