به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها هماندیشی "آسیب شناسی نشریات
تخصصی حوزه بانوان" روز چهارشنبه 22
تیر از ساعت 10 الی 11:30 در این دفتر به صورت ویدئو
کنفرانس برگزار شد.
دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها
با هدف بررسی وضع موجود نشریههای تخصصی حوزه بانوان، فهم بهتر وضعیت این نشریات، شناسایی
تنوع و فراوانی ، شناخت عمیقتراین نشریات، آسیبها و خلاهای موجود در این زمینه نشست تخصصی آسیب شناسی نشریه های تخصصی حوزه
بانوان را برگزارکرد. در این نشست که با حضور فاطمه یزدیان،مشاور رئیس دانشگاه
تهران در حوزه زنان و خانواده ،- سمیه سادات شفیعی، سردبیر نشریه پژوهش نامه زنان،
اسماعیل کلانتری، مدیر مسئول نشریه پژوهش های میان رشته ای زنان و گیتا علی آبادی،
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها با محورهای همچون چالش ها و تهدیدهای
نشریات تخصصی بانوان در ایران، راهبردهای دست اندرکاران نشریات تخصصی بانوان، ضرورت
تدوین معیارهای شاخص برای نشریات تخصصی، راهکارهای رسانههای تخصصی بانوان برای نیازسنجی و مخاطبشناسی وآگاهیبخشی
و مطالبهگری نشریات تخصصی بانوان مورد بحث و بررسی قرار گرفت
در ابتدای نشست دکتر گیتا
علی آبادی ؛مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها ضمن خوش آمد گویی به
مهمانان ،اظهار داشت: دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها با هدف بررسی وضع موجود نشریههای تخصصی حوزه
بانوان، فهم بهتر وضعیت این نشریات، شناسایی تنوع و فراوانی ، شناخت عمیقتر این نشریات،
آسیبها و خلاهای موجود در این زمینه نشست
تخصصی آسیب شناسی نشریه های تخصصی حوزه بانوان برگزار کرده است .وی افزود از
مهمانان درخواست می کنم ابتدا به این سوال پاسخ دهند که،سهم نشریات تخصصی بانوان
در پرداختن به موضوع زنان چقدر است؟
سمیه سادات شفیعی،
سردبیر نشریه پژوهش نامه زنان به
عنوان سخنران اول گفت: مغفول ماندن موضوع بسیار مهم نشریات تخصصی زنان علیرغم صدور
مجوز و خروجیهایی تحت عنوان مقاله و گزارش، بیان میکند که به واقع با بررسی
کارنامه گذشته برای رقم زدن آینده بهتر می توان چنین گفت که تا به امروز جای خالی
این موضوع بسیار مهم محبوس مانده است. امیدوارم با باز نشر این جلسات بازخورد
مناسبی جهت ادامه بررسی موضوع داشته باشیم چرا که اگر فقط بحث باشد جالب نیست و
موضوع ابتر میماند
بهتر است که نقدها و بحث و نظرات ادامه یابد به خصوص که مفتخریم که خانم دکتر علیآبادی
به عنوان یک خانم در این منصب هستند.
بنده در فصلنامه پژوهشی
زنان چند ماهی بیشتر نیست که این تصدی را گرفتم و بهتر بود که خانم دکتر حکمت حضور
می داشتند که میسر نشد. ولی با توجه به اینکه حدود ۲۰ سال سابقه فعالیت در حوزه
زنان داشته و۳۵
مقاله علمی، پژوهشی در این حوزه دارم کمابیش بر موضوع فصلنامههای مختص زنان تسلط
دارم، از این باب در خدمتتان هستم.
به نظرم دو مورد خاص که
خیلی مهم است و باید به طور جدی در حوزه پژوهشهای تخصصی زنان و فصلنامههایی که
آنها را منتشر میکنند، دنبال شود، خدمتتان عرض خواهم کرد و یکسری پیشنهاد دارم که
بهتر است پیگیری شود.
نشریات حوزه زنان در ۱۰ سال گذشته، تقریبا با مجوزمجموعهای
از مراکز مطالعاتی، تحقیقاتی که مرتبط با این حوزه و به دنبال موضوعات تخصصی ارزشی
با گرایش خاص حقوق زن در اسلام و تا حدودی دستهبندی بین فصلنامههایی با موضوعات سیالتر
و متفاوتتر و فصلنامههایی که با مباحث فقه و حقوق زنان مرتبط بودند، ایجاد شد.
این دستهبندی به آن خاطر بود که اعضای هیئت تحریریهای که بر مسئله تمرکز داشتن
سعی کردند مباحث آن فصلنامهها را از نظر مطلب و نوع انتشار به سمتی که مد نظر
خودشان بود، هدایت کنند. فصلنامههایی که از پیشتر به موضوعات دانشگاهی می
پرداختند به نظر میرسد کمابیش به طور آگاهانه به سمت کارهای دانشجویی دانشگاهیانی
که مرتبط با اعضای هیات تحریریه و یا به نوعی در آن شبکه قرار دارند، منتشر کنند
در نتیجه شاهد ساختار منسجمی از مقالات شدیم که خواسته یا ناخواسته در جهت گرایشهای
فکریای هستند که در نهاد یا سازمانی، بسیار استیلا پیدا کرده اند و اولویت دارد.
به نظرم شاید در حوزه های وسیعتر و فراختر و عمومیتر پسندیده باشد؛ اما در حوزه
علم که به شدت نیازمند نقد و نظر هستیم این نوع دستهبندی ها در دراز مدت آسیب جدی
به بار خواهد آورد، کما اینکه به شخصه در حوزه خانواده به موضوع رابطه با مادر و
فرزند پرداختم ولی فصلنامههای نامبرده در گروه اول که اسمش خانواده است و قرار
است موضوعات برتر را بررسی کند نه تنها حقوق زن در اسلام را در اولویت قرار ندادندبلکه
در همان یکی دو ماه اول قبل از رفتن به داوری هم مدنظر قرار نگرفت. با توجه به این
شرایط باید گفت که در آینده آسیب جدی متوجه این دست نشریات خواهد شد. ولی در
پژوهشنامه زنان به لطف هیئتتحریریه از این موضوعات استقبال میکنیم و معتقدیم بحث
زنان باید از حالت هیئتی و بهرهگیری از یک نوع طرز فکر دور شود و باب گفتگو ایجاد
شود. از بدو انقلاب بحث پیوند حوزه و دانشگاه مطرح بوده و مبحث زنان هم از این
موضوع خارج نیست و برای اینکه به آن همفکری و دیالوگ مطلوب برسیم باید اجازه دهیم
که مقالات با رویکردهای مختلف از قبیل دانشگاههای اسلامی روال داوری خود را به
صورت دو سر ناشناس طی کند.
نکته دوم آن است که یکی دیگر
از مسائلی که این دسته نشریات از آن رنج می برند،قلیل بودن تعداد خانمهای فعال در
اینگونه نشریات است؛ چرا که به نظر میرسد درون ساختار فکری حوزوی که بسیار هم
مطلوب است و باید دنبال شود زنان کمتری به رسمیت شناخته میشوند و فقدان خانمهای
متخصص در امور فقه و علوم اسلامی که در هیئت تحریریه به کار گرفته شود، بسیار بعید
است.
چهل سال از انقلاب شکوهمند
گذشته و باید از این خانم ها به نحوی استفاده شود و معنا ندارد که فصلنامه ای که
به مباحث زنان اختصاص دارد فقط یک خانم در هیات تحریریه فعال باشد.این زمینه
نیازمند همفکری هست و کمک فکری زنان متخصص را می طلبد. این بحث از باب شاکله نشریات
که یکی از دغدغه هایم است و علاقه مندم با دیالوگ این مبحث را به سمتی ببرم که این
موانع برطرف شود و همفکری ها ایجاد شود.
بحث بعدی آن است که همانطور
که مد نظر رهبری بوده است و مفصلا در
جاهای مختلف در خط مشیها و موازین طرح کردیم، بحث سبک زندگی ایرانی، اسلامی است
که بر اساس تجاربم اعتراف میکنم که به آن دست نیافتیم. باید بگویم که این بحث به
شکلی پیشرفته که یکسری نکات پسندیده مطرح شده ولی واقعیت آن است که برای اینکه موضوع
مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد باید عناصرش به رسمیت شناخته شود، که متاسفانه در فصلنامههای
مرتبط با زنان که باید بر آن عناصر حساسیت داشته باشند بحث مدیریت بدن است، که نمیتوان
سبک زندگی را مطالعه کرد ولی به بحث مدیریت بدن و انواع و اقسام آن، از قبیل پوشش و
آرایش و غیره نپرداخت.با یک سرچ، مشخص میشود که یکسری حساسیتها بر این بحثها
داریم که خوشبختانه در علوم پزشکی و تجربی حل شده و چون ما به ازای آن کاملاً
عینیت یافته مشکلی نیست ولی در علوم انسانی، دانشجویی با همین عنوان کار فرستاده ولی در
اولویت قرار نگرفته است. خواهش می کنم دوستانی که این فایلهای صوتی را گوش میکنند
و دستی در کار دارندتا حدودی با گشادهدستی به موضوعات تخصصی این حوزه بهخصوص سبک
زندگی توجه نشان دهند تا بتوانیم در این موضوعات به انباشتگی علمی برسیم. نکاتی
است که به نظر میرسد بر یک سری واژهها همچنان حساسیت خود را حفظ کردهایم ولی
این واژه ها محل پژوهشی است و غیر از آن ما به ازای دیگری جهت استفاده ندارد. درحوزههای
آسیبها این موارد را مطرح کردم و یک سری پیشنهاد دارم که در فرصت دیگر ارائه خواهم
داد.
اسماعیل کلانتری، مدیر مسئول نشریه پژوهش های میان رشته ای
زنان :قصد دارم با چند نکته کوتاه به موضوع اشاره کنم که اختصاص
آن در کار با مجله میان رشتهای زنان با آن مواجه شدیم.به گونهای دغدغههای شخصی
است که میتواند کلان هم شود. البته نگاه خانم دکتر نگاه کلانتری بود که با مسائل
عینی که با آن مواجهایم به آنها اشاره خواهم کرد. مجله میان رشتهای زنان به صاحب
امتیازی دانشگاه غیرانتفاعی فاطمیه شیراز، تنها دانشگاه ویژه دختران کشور است که
به مدت ۲ سال برای راهاندازی مجله تلاش میکنیم و بهطور معمول با دریافت مجوز و
گذراندن پروسه اداری آن و بر طبق قوانین وزارت علوم که باید چند شماره چاپ میشد و
بر طبق مصوبات جدید شرایط خاصی را دارا میشد. موضوعی که در حوزه کار ما محل بحث
است آن است که در حال حاضر مجوز ژورنال تخصصی در حوزه زنان را داریم. به عنوان یک
دانشگاه دخترانه بسیار دغدغه مسائل حوزه زنان را داریم. فعالیتهای مختلفی در حوزه
زنان به ویژه توانمندسازی این گروه از جامعه انجام میدهیم. در واقع یکی از مراکزی
هستیم که شاید بیشترین استحقاق را برای ارائه نظر در کنار بقیه ارگان ها و سازمانهای
مختص این زمینه را داریم. اما وقتی که بهعنوان یک مجله علمی،تخصصی پای عمل به
میان میآید برای دریافت چاپ مقالات و ارسال به کمیسیون نشریات تحت فشاریم. با
وجود اینکه در زمره نشریات تخصصی قرار داریم، تقریباً هیچ دانشگاهی برای اینگونه
مجلات امتیازی در نظر نمیگیرد. با این شرایط انگیزهای برای نویسندگان جهت نگارش
مقاله تحت این موضوع و ارسال آن نمیماند. از طرفی تحت فشاریم تا سریعتر مقالات را
به سرانجام مقصود برسانیم و عقب نیفتیم. چرا که امتیازمان باطل میشود فکر میکنم
این موارد، سیاستهای کلانی است که دست کم در حوزه مجلات زنان باید از طرف وزارت
فرهنگ و ارشاد و سایر ارگانهای وابسته اعمال شود. همانطور که خانم دکتر اشاره
کردند که با وجود اینکه در حوزه هیئت تحریریه مجله تخصصی زنان موجود است، نقش زنان
در این حوزه بسیار کمرنگ است.که دلیل آن وجود معیارهای سختگیرانه در کشور است که
بر همه مجلات اعمال می شود و زمینه ریزش این دست نشریات را پدید میآورد. متخصصینی
در حوزه زنان داریم که لزوماً دانشجویان نیستند، اما توانمندی بالایی جهت حضور در
هیئت تحریریه را دارد. در حوزه زنان مسائل زیادی بیشتری وجود دارد که به همین دو
مورد بسنده میکنم.
سمیه سادات شفیعی، سردبیر نشریه پژوهش نامه زنان :قبل از
ورود به موضوع بحث باید عرض کنم که از آنجا که اعضای هیئت علمی و دانشجویان تکمیلی
دکترا باید جهت جذب و دفاع حتما مقالات علمی پژوهشی منتشر کنند، فصلنامههای تخصصی
کمتر مورد اقبال قرار میگیرند. پیشنهاد ما این است اگر ممکن باشد از تنخواه در
نظر گرفته شده برای دانشگاه برای هر شماره، چند مقاله سفارشی داشته باشیم تا مغز و
جوهر آن شماره به سمت افرادی که ذهن منجسمتر و آرشیو کامل تر دارد برود و دوستان
علاقمند دیگر بنا به ذوق و شوق خود به همراهی بپردازند. وگرنه فصلنامههای علمی،
تخصصی به دلیل اینکه در رتبهبندیهای وزارت علوم گریدی ندارند و به دنبال،
امتیازی برای همکاران ندارند مورد اقبال قرار نمیگیرند و حوزه بسیار مهم حدفاصل
نخبگی و حوزه عمومی و دانشجویی را که همان فصلنامههای تخصصی است را، از دست میدهیم.
باید تلاش کنیم تا فصلنامههای تخصصی، زنده و پویا برای رسیدن به بالندگی پیش روند.
اما تجربه من نشان داده که راهی غیر از این نیست و هر چقدر پیگیر باشیم و از
دوستان خواهش کنیم تا مقالهای برای ما داشته باشند، شاید در حد یک شماره همراهی
کنند ولی در مجموع چون اعضای هیئت علمی و دانشجوها بهدنبال بهرهبرداری از این
امتیاز برای جایی هستند بهتدریج دلسرد خواهیم شد. اگر بتوان در هر شماره دو سه
مقاله سفارش داد و حداقل آن آورده مالی را برای نویسنده حفظ کرد، کار با استهلاک
کمتر، بهتر پیش خواهد رفت.
خوشبختانه در مورد فصلنامه علمی پژوهشی بهدلیل
همین سیستم امتیازدهی، همواره با کوهی از مقالات مواجهیم؛ بهخصوص پژوهشنامه زنان
که گرید بالایی دارد و ماهیانه 10 الی ۱۵ مقاله جدید دریافت میکند که حداقل در
حوزه علوم اجتماعی که میشناسم بهروز هستند. از طرفی اینکه مخاطبان تا چه حد
مطالعه کنند بسیار اهمیت دارد و باید که به دلیل خاص بودن مخاطب شاهد بازخورد
متوسطی در معیارهای گوناگون از قبیل سایتیشن و بازدیدهای پرتالهای علوم انسانی و
نورمگز هستیم.
بهطور کلی عوامل فرهنگی و اجتماعی موجود در
سیاستگذاری و مدیریت، بیشتر به نشریات عمومی و روزنامهها اقبال دارند تا بحثهای
تخصصی. البته این ویژگی از بعدی مطلوب است چراکه مطالبی که در حوزه خودمان مطرح میشود
مورد مطالعه و قضاوت و ارزیابی متخصصان این مجموعه قرار میگیرند اما از بعد دیگر
ناپسند است به دلیل آن که حاصل امور پژوهش انجام شده باید بازخورد پیدا کنند لذا
اگر تلاش شود که به سمتی رویم که برنامهریزی و سیاستگذاری شود تا مخاطب عمومی هم
به آنها اقبال نشان دهد بسیار خوب است. یکی از ابزارهای موجود آن است که در هر
شماره نشریات پژوهشی بتوانیم مقالات علمی، مروری و علمی، تخصصی را هم منتشر کنیم.
درست است که امتیاز چندانی ندارد ولی به جای بستن فصلنامه با هفت مقاله با ۱۰
مقاله ببندیم و آن 3 تای اضافه شده زبان عمومیتری داشته باشد و موضوعات مهم به
زبان سطح عمومی بیان شود در عین حال دوستان و شما هم به ما کمک کنید تا مخاطب عام
داشته باشیم.
در حوزه
پیشنهاد چند مورد را به طور مشخص عنوان میکنم. متاسفانه در ایران صرفاً بر
مطالعات زنان تاکید میشود در حالی که از نظر من مطالعات زنان از مطالعات مردان
جدا نیست این دو چه در حوزه نهاد خانواده یا سازمانها و نهادهای اجتماعی، دو بال
هستند. مگر می توان مسائل زنان را منفک از مسائل مردم بررسی کرد؟ مسئله زنان مسئله
مردان هم هست. لذا فکر می کنم باید به سمتی برویم که در حوزه مطالعات زنان و
نشریات تخصصیشان بحث مردان به خصوص انواع نگرش سنجیها، مطرح شوند. اگر قرار است در حوزه جوانان و
آیندهپژوهی کار شود، باید دانست که پسر جوان، نسبت به تشکیل خانواده و موضوعات
مختلف چه نگرشی دارد؟ نسل آینده نسبت به زن چه نگرشی دارد؟ همکار مرد نسبت به
همکار زن چه نگرشی دارد؟ متاسفانه آنقدر در فصلنامههای تخصصی حوزه زنان به
انتشار پژوهشهای صرف زنان، تاکید شده که این موضوعات مغفول مانده اند. وقتی این
مطالعات یا انجام نمیشوند و یا نمیدانیم که باید انجام شوند، مشکل آن میشود که
فکر میکنیم با این گزارشها و مقالاتی که منتشر شده، وضع زنان بهبود مییابد و
شناخت ببشتری حاصل میشود. در حالی که در سمت دیگر همچنان همان نگرش سنتی و
مردسالارانه وجود دارد. لذا دوستانی که این مباحث را میشنوند به این نکته عنایت
داشته باشند که یکی از اولویتهای ما باید مطالعات این حوزه هم باشد و صرفا به
زنان و خانوادها اختصاص نیابد. متاسفانه در ایران بحث مطالعات جنسی نداریم در
حالیکه در دنیا بحث Gender Studiesداریم که این دو را در کنار هم میبیند.
با این شرایط میبایست در کنار مطالعات زنان بحث مردان هم مطرح شود.
نکته
بعدی آن است که مؤلفههایی که مرتبط با زنان است را معمولا در فصلنامههای جدایی
لحاظ میکنیم. برای مثال بهطور ویژه در بحث کودک و کودکی درست است که میتوان در
ادبیات کودک و تفکر کودک فصلنامه مجزا داشت ولی رابطه مادر و کودک، مادر و فرزند
بهخصوص با تأکیدی که در دهه حاضر بر نقش مادر میشود، باز در فصلنامهنامهها و
پژوهشنامهها و انواع فصلنامههای مرتبط با زنان، این مهم مغفول مانده است. در
همان ابتدای کار اولویتهای فصلنامهها و پژوهشنامهها مطرح می شود،باید تاکید
کرد،باید به اولویت موضوع رابطه فرزند و مادر، کودکی و ارتباطش با زنان و مادری
توجه شود. باید تأکید کرد در این ارتباط چه از بحث تعلیم و تربیت و چه بحث نقش
مادری می بایست بر این اولویت اهمیت ویژه قائل شد. لذا باید توجه کرد بسیاری از
مطالبمان در حوزه مطالعات کودکی و مرتبط با خانواده به سمت مجلات روانشناسی،
ادبیات کودک سوق یابد. در حالی که این موضوعات بافت کاملا رابطهای دارند و مرتبط
با زنان است. امیدوارم دوستان دست اندرکار در همان سه مقاله از ده مقاله ای که
قرار شد علمی، مروری شود به تاریخ شفاهی زنان توجه کنند. متاسفانه کنشگران و
فعالان اجتماعی و اقتصادی زن در حال از بین رفتن هستند؛ چرا که هویت زن مسلمان
ایرانی مبتنی بر کنشهایی که زنان ایرانی در نیم قرن گذشته داشتهاند به دلیل
اهمیت داده نشدن و توجه بیشتر به موضوع مطالعه مردان، به حاشیه رانده شده است.
مجلات تخصصی زنان باید مشوقهایی ایجاد کنند از قبیل تخصیص یکی از اولویت ها به
موضوع تاریخ شفاهی زنان، چراکه بیشتر این مباحث با قرار گرفتن در حوزه تاریخ نادیده
گرفته میشوند.ما زنان باید بدانیم هویت زن ایرانی مبتنی بر تلاشهایی که زنان
فعال ما داشتهاند که باید شنیده شوند با ثبت تجاربشان بهصورت کارهای علمی،
پژوهشی و علمی، تخصصی و علمی، مروری در فصلنامههای اصلی،تخصصی و علمی، مروری
مدنظر قرار گیرند.
مدیر مسئول نشریه پژوهش های میان رشته ای زنان گفت:مجله
زنان را در راستای سیاستهای دانشگاه با هدف توانمندسازی زنان در حوزههای مختلف
راهاندازی کردیم و به سهم خودمان تلاش داریم تا دغدغههای زنان در حوزههای مختلف
شناسایی شود و در نهایت توانمندسازی آنها در حوزههای مختلف از قبیل سبک زندگی،
اشتغال، مشارکت اجتماعی حاصل شود. از مهمترین مشکلات کار ما بحث سازمانی، اداری و
بروکراسی است. همانطور که عنوان شد مثل اینکه علیرغم دریافت مجوز از وزارت
فرهنگ و ارشاد همچنان هویتی نداریم و اگر به ISC و علمی، پژوهشی وصل نشویم، جایگاهی
نخواهیم داشت. که این موضوع دغدغهای است که برای رفع آن همت وزارت ارشاد را میطلبد
تا هویت مسقلی برای نشریات تخصصی قائل شود و بهنوبه خود نیازمند هماهنگیهای لازم
با وزارت علوم است. برای مثال در درخواستمان از وزارت علوم برای عنوان نشریه،
اعلام کردند که عنوان تکراری یا کلی است.
چرا بعد از تصویب و دریافت مجوز ارشاد با این مشکل مواجه میشویم؟ به نظرم آن
هماهنگی لازم حس نمیشود و از تغییر آن ناتوانیم و نمیدانیم جهت تغییر باید چه
سازوکاری در نظر گرفته شود. در صورت وجود این هماهنگیها و برخورداری از نیروهای
توانمند می توانیم کار را پیش ببریم.
سردبیر نشریه پژوهش نامه زنان افزود :در
ابتدا در پاسخ به پرسش شما مبنی بر وجود رشته مطالعات زنان باید بگویم که تقریباً
از آغاز دهه هشتاد در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ،علامه طباطبایی و
الزهرا رشته مطالعات زنان را داشتهایم و از دهه ۹۰ دکتری مطالعات زنان در دانشگاه
تربیت مدرس وجود داشته است که فارغ التحصیلان دکتری این رشته در جاهای مختلف مشغول
به کار هستند. در رابطه با راهبردی که اشاره کردید باید بگویم که از زمانی که
دوستان عنایت داشتند و بر اساس تجارب و رزومه کاری، مسئولیتی بر من محول شد،
پژوهشنامه را به سمت میان رشته ای بردم. در نتیجه تلاش و مساعی زیادی به خرج دادم
که اعضای هیئت تحریریه متشکل از رشتههای مختلف داشته باشیم به آن معنی که با
رعایت آن قوانین بسیار دشوار درصد داخلی و خارجی و درصد دانشجویان و استاد تمام،
بحمدلله در هیئت تحریریه انسانشناس، روانشناس، فلسفه، تعلیم و تربیت، جامعهشناسی
حقوق داریم. هرچند که دوستان مشغله زیادی دارند و زمان زیادی صرف می شود ولی از
طریق اپهای مختلف، مقالات را برای جلسات هیئت تحریریه ارسال میکنیم و خواهان
مشارکتیم تا کار به سمتی پیش رود که نظم و نسق داشتهباشد و با اعلام نظر متخصص
برای داوری فرستاده شود. البته قصد ندارم همه بحثم را به پژوهشنامه زنان اختصاص
دهم، ولی معمولاً در برخی از فصلنامههای علمی، پژوهشی روال تاحدی فرمالیته است که
کار در سطح یک تعامل سردبیر با یکی از اعضا پیش میرود در حالی که تمام تلاشمان
این است که علیرغم وجود عینیت، مشارکت همگان را در امور داشته باشیم. نکته بعدی
این است که با طراحی تقویم زمانی در تایم بهخصوصی مقالات را ارزیابی کنیم و کار
خارج از نوبت و سفارشی نداشته باشیم. ضمن اینکه سردبیر محق است وضعیت مقالات را به
دلیل عدم اولویت از رده خارج کند، از آنجا که باید از این خرد جمعی بهره مند شویم
تمام تلاشم آن است که با ارسال مقالات به هیئت تحریریه و اعلام نظر دیگر دوستان،
به نتیجه مطلوبتری نائل شویم.لذا با تلاش مشارکتمحور و با انرژی مثبت،سعی
در تسهیل سازوکارهای دست و پاگیر موجود داشته باشیم.
مدیر مسئول نشریه پژوهش های میان رشته ای زنان گفت:بیشتر
دغدغه هایی که بهصورت ملموس با آن دست به گریبانیم مواردی است که ذکر شد. از آنجا
که مجله ما نوپاست و راه زیادی تا تعریف راهبردهای کلان در پیش دارد، اما به هر
حال مجموعه دانشگاهی که قدمت بیشتری دارد در حوزه توانمندسازی زنان که راهاندازی
مجله هم یکی از اهداف پیش رو بوده، اقدامات زیادی کرده است. حتی از بین کارمندان و
پرسنل مجموعه از فارغ التحصیلان همان مجموعه بهره برده است. یا برای فارغ
التحصیلان امکاناتی فراهم کرده است تا با راهاندازی یک بنگاه اقتصادی به اشتغال
فارغالتحصیلان بیانجامد. در مورد معرفی مجله هم همین رویکرد از طریق سلسله جلسات
متعدد با ارگانهای مختلف در مورد جذب اعتبارات و همکاری و مواردی از این قبیل مطرح
شده است. در مورد داوریها که دستمان بیشتر باز است تلاش میکنیم که اگر نیروی
متخصص خانم داشته باشیم آنها را در اولویت بگذاریم تا کار داوری
را به آنها بسپاریم.
سمیه سادات شفیعی، سردبیر نشریه پژوهش نامه زنان :با
توجه به اینکه سالهایی را برای تحصیل خارج از کشور بودم، جامعه ایران به خصوص
وضعیت زنان را بسیار موضوع مهم و محل پژوهش و بحث و بررسی می دانم. امیدوارم آقای
دکتر و سایر افرادی که مشتاقانه تمایل به فعالیت در این حوزه دارند، همچنان پر
انرژی پیش روند و زمینه مطالعات زنان با توجه به فعالیت و مشارکت و کنشگری آنها را
در سالهای پس از انقلاب اسلامی و بهویژه با توجه به نرخ حضورشان در مقاطع
تحصیلات عالی و تغییرات و تحولات اجتماعی که در اثر آگاهی آنها ایجاد شده را شاهد
باشیم که حوزه بسیار مورد تعاملی است.امیدوارم پژوهشها و مطالعات و نقد بحث هایی
که انجام میشود بتواند مثمر ثمر باشد تا آنجا که ما را به سمت تولید علمی بومی و
انباشتگی علم، بیش از پیش سوق دهد که بسیار نیازمند آن هستیم.