به مناسبت روز دانشجو، مریم احمدی گیوی پژوهشگر شورای فرهنگ عمومی و عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی در میزگرد رادیو تحت عنوان «دانشگاه، دانشجو و فرهنگ عمومی» به گفتگو و ارائه نقطه نظرات خود پرداخت
وی در ابتدا به روان پاک شهدای دانشجو در سال 1332 درود فرستاد و یاد شهیدان «مصطفی قندچی»، «مهدی شریعت رضوی» و «احمد قندچی» را گرامی داشت؛ آنان که چون ستارگانی درخشان بر سپهر آسمان ایران میدرخشند و در حافظه تاریخی مردمانش نقش بستهاند.
وی سپس به بیان تاریخچهای کوتاه از جنبش دانشجویی در قرن معاصر پرداخت. جانفداکردن دانشجویان در راه استقلال وطن در سال 1332، کنشگری اثرگذار و تعیینکننده در پیروزی انقلاب اسلامی، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، حضور فعال در جبهههای جنگ و پیشرانی در تحولات سیاسی و اجتماعی تا بیش از دو دهه قبل، بخشی از کارنامه جنبش دانشجویی و دانشجویان را تشکیل میدهد. دانشجویان در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران همواره یکی از پیشرانهای جامعه بهسوی تحولخواهی و مطالبات مردمی بودهاند. اما در دو دهه گذشته ما شاهد این هستیم که نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی جامعه سیر نزولی داشته است.
شکاف فرهنگی و ارزشی بین فرهنگ رسمی و عمومی در دانشگاه نیز امتداد یافته و تعارض آفرینی میکند.
وی در بیان نسبت بین فرهنگ عمومی و دانشگاه ابتدا به تعریف فرهنگ عمومی پرداخت و نظام فرهنگی جامعه را شامل دو نوع فرهنگ دانست. فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی. فرهنگ عمومی نظامی از ارزشها و باورها، هنجارها و الگوهای رفتاری است که توسط عموم مردم تولید میشود، بدان پایبندند و به آن عمل میکنند. در مقابل، فرهنگ رسمی قرار دارد که حکومت برای دستیابی به نظام ارزشی خود تلاش میکند فرهنگ رسمی را بر جامعه با اجبار حاکم کند؛ لذا در بسیاری موارد فرهنگ عمومی با فرهنگ رسمی دچار تعارض و تقابل میشود چراکه فرهنگ عمومی از طریق زور و ابزارهای اعمال قدرت، قابلتغییر نیست. از این رو ما در جامعه با شکاف فرهنگی مواجه میشویم؛ یعنی شکاف بین ارزشها و هنجارها و الگوهای فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی. ازآنجاکه فرهنگ رسمی (حاکمیتی) در همه عرصههای زیست فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ازجمله نظام آموزش عالی و دانشگاهها نیز حضور دارد ما در دو دهه اخیر در دانشگاهها نیز شاهد این تقابل فرهنگ رسمی و عمومی بوده و هستیم.
فرهنگ دانشگاهی و فرهنگ علمی بخشی از فرهنگ عمومی در ساحت دانشگاه است.
پژوهشگر شورای فرهنگ عمومی در بخش دوم سخنانش به تبیین رابطه فرهنگ عمومی با دانشگاه پرداخت. وی با اشاره به اینکه ما در ساحت دانشگاه نیز با گونههای دیگری از فرهنگ مواجه هستیم ؛مانند فرهنگ دانشگاهی و.فرهنگ علمی یا آکادمیک، فرهنگ دانشگاهی را مجموعهای از ارزشها و هنجارها و رفتارها و سبک زندگی دانست که بر محیطهای دانشگاهی حاکم است و رفتار و عملکرد دانشگاهیان را شکل میدهد. درواقع فرهنگ دانشگاهی یک فرهنگ اختصاصی است که بخشی از فرهنگ عمومی جامعه را دربر میگیرد.
وی با طرح پرسش که فرهنگ دانشگاهی که شامل فرهنگ دانشجویی هم میشود چیست، مؤلفههای این فرهنگ را آزاداندیشی، عقلانیت، خودباوری، حقیقتطلبی، خوداتکایی علمی، تولید اندیشه،مسئولیت اجتماعی و سیاسی، فرهنگپذیری، نقد و گفتگو ، مطالبهگری و بیان انتقادی دیدگاهها و نقد عملکرد حاکمیت و جامعه را برشمرد.
پرولتاریای دانشگاهی مصداق بارز فرهنگ غیراخلاقی حاکم بر نهادهای دانشگاهی و علمی است
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی در ادامه گفتگو به بحث اخلاق که یکی از ارکان اصلی فرهنگ عمومی است، در دانشگاه ورود کرد. وی گفت با نگاهی به تجارب زیسته دانشگاهیمان در طول چند دهه گذشته این سوال مطرح میشود که آیا بهراستی اخلاق در دانشگاهها اخلاقی نیکو مبتنی بر اررزشهای مثبت اخلاقی است یا خیر؟ پاسخ این سوال را خوب میدانیم. رواج هنجارهای غیراخلاقی مانند تقلب، سرقت علمی، خرید و فروش مقالات و پایاننامهها و ... ما را به فکر فرو میبرد که چرا دانشگاه نیز مانند جامعه، پذیرای انگارههای منفی اخلاقی و فرهنگی است. یکی از پدیدههای غیراخلاق حرفهای و دانشگاهی پدیده «پرولتاریای دانشگاهی» است. این مفهوم ضمن اقتباس از «نظریه دیکتاتوری پرولتاریای مارکس» توسط دکتر عباس وریج کاظمی جامعهشناسی مطالعات فرهنگی در ایران خلق و تبیین شده است . در جامعه ایرانی که با انبوه دانشگاه و توده عظیم دانشجویان و فارغ التحصیلان بیکار مواجهیم و اساتید برای ارتقای جایگاه خود نیازمند تولید مقالات و کتب و انجام پژوهشها هستند، سرمایهداری دانشگاهی شکل میگیرد و چه نیروی کاری ارزانقیمتتر از دانشجویان که برای ادامه تحصیل و ارتقای خود نیاز به حمایت استاد دارند و اینگونه دانشجویان کارگرانی می شوند که صنعت تولید دادههای علمی را رونق میدهند که خود مالکیت چندانی بر این محصولات ندارند، ولی برای تأمین اندک معیشت علمی و مادی خود تن به این بازار مکاره میدهند و اینگونه هنجارها و الگوهای نامناسب اخلاق و فرهنگ آکادمیک در نظام دانشگاه متعارف و مرسوم میشود.
ایجاد موانع برای تشکلیابی دانشگاهیان یکی از آسیبهای توسعه فرهنگ عمومی با هدف مشارکت اجتماعی در دانشگاه است.
احمدی گیوی در آسیبشناسی فرهنگ و اخلاق دانشگاهی به موارد زیر اشاره کرد: تودهای شدن آموزش و انبوهی تعداد دانشجویان، فقدان شکلگیری روابط کارآمد و همافزا بین اساتید با هم و با دانشجویان، تقلیل دانشگاه به نهاد اداری، پژوهشی شدن اساتید و فشار بر روی آنها برای تولید مقالات( در بحث پرولتاریای دانشگاهی و خرید و فروش مقالات و سرقت و .... ) دخالت زیاد دولت و نهادهای امنیتی در نهاد دانشگاه، قلت انجمنهای علمی و تشکلهای دانشجویی که یکی از مهمترین موانع شکلگیری مشارکت اجتماعی و فرهنگی و هنری در دانشگاههاست. درواقع ایجاد موانع ساختاری برای تشکلیابی دانشگاهی اعم از تشکلهای دانشجویی و اساتیدی، و صدور مجوز برای تشکلهای صرفا با پسوند اسلامی یکی از آفات گسترش فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی دانشجویان در دوره آمادگی برای ورود به جامعه و مسئولیت پذیری زندگی است.
این فعال اجتماعی یکی از موانع ساختاری فعالیتهای دانشجویی و میرایی جنبش دانشجویی در ایران را واگذاری امور دانشگاه به نهادهای امنیتی و سیاسی خارج از دانشگاه دانست که دانشگاهیان اعم از دانشجویان و اساتید را به انفعال و سکوت در عین نارضایتی درونی کشانده است. و این همان نقطه تلاقی و تعارض فرهنگ رسمی با فرهنگ عمومی است که پیشتر، به شکاف ارزشی و فرهنگی نام برده شد.
اراده عملی حاکمیت برای کاستن از شکاف فرهنگی و ارزشی در دانشگاه راهبرد توسعه زیست دانشگاهی دانشجویان است.
احمدی گیوی در پایان سخنانش راهبردهای زیر را برای تقویت اخلاق و فرهنگ دانشگاهی بیان کرد: ایجاد اخلاق دانشگاهی از درون نه از بیرون، تقویت و توسعه نهادهای علمی و مدنی دانشگاهی در حوزههای مختلف مستقل از نهادهای امنیتی، سیاستگذاری و اراده عملی عملی برای کاهش شکاف فرهنگ عمومی و رسمی دانشگاهی و در نهایت حرکت حکمرانی آموزش عالی به سوی الگوی حکمرانی خوب (GOOD GOVERNANCE)