امامی با بیان اینکه در نظام تصمیمگیری ما هنوز با وجود شوراهای عریض و طویل، مخاطبمحور کار نمیکنیم گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی به یک کارگروه ملی نوجوانان نیاز دارد تا بتواند مسائل مربوط به نوجوانان را به صورت تخصصی پیگیری و دنبال کند.
سید مجید امامی پنجشنبه (۵ آبان) در نشست بصیریتی فرهنگیان اهواز، با بیان اینکه توجه به زمانهشناسی مهمترین چیزی است که متولیان، کارشناسان و کنشگران فرهنگی اجتماعی و تربیتی باید در نظر داشته باشند و این موضوع کم اهمیتتر از دینشناسی نیست اظهار کرد: زمانهشناسی به این معنی است که ما واقعبینانه و علمی بدانیم در دنیایی به سر میبریم که در نظام مصرفی تابع آن هستیم.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور به نارساییهای فرهنگی کشور اشاره کرد و افزود: نظام تربیتی ما به دلیل اقتصاد دولتی حاکم بر آموزش که از دهه ۷۰ به بعد با اقتصاد نولیبرال و اقتصاد مصرفی در قالب قانون مدارس غیرانتفاعی که محاسنی هم داشته عجین شد، یک امر درجه سه است؛ اقتصاد امر درجه یک و سیاسی و امنیتی درجه ۲ هستند.
وی با اشاره به اینکه در این شرایط، نظام آموزشوپرورش به لحاظ منابعی که دارد فقط صرف نگهداشت منابع و نیروی انسانی میشود و تحولی در آن ایجاد نخواهد شد اضافه کرد: مهمترین بُعد در تحول انقلابی ساختار فرهنگی دولت، نظام آموزشوپرورش است.
امامی مساله دوم را لکنت زبان ما در کلیت فرهنگ رسمی و نظام رسمی جامعه دانست و تصریح کرد: لکنت زبان و گردنویسی و گردگویی یعنی کلیات را میگوییم که به هیچکس برنخورد و چون موضع قاطع نداریم، در عمل هم هیچ کدام از سیاستهای کلان فرهنگی و نقشهها و راهبردهایمان قابل اجرا نیست.
وی خاطر نشان کرد: سند تحول آموزشوپرورش نسبت به دیگر اسناد عالی فرهنگی کشور بسیار دقیقتر نوشته شده اما واقعیت این است که چون لکنت زبان داریم، نمیتوانیم با همدیگر به یک موضع مشترک برسیم و در مقام اجرا با هم فاصله داریم.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور گردنویسی را نتیجه لکنت زبان حاکمیت فرهنگی در کشور دانست و عنوان کرد: میتوانیم گفتمان سیاسی خود را عوض کنیم، به عنوان مثال از رویداد ۱۳ آبان میتوانیم با عنوان «جشن استقلال خواهی» نام ببریم یا بگوییم «تجمع مبارزه با استکبار و استکبارستیزی»؛ هر دو عنوان از نظر شما یکی است، ولی قاطبه جامعه ایران با یکی از آنها ارتباط برقرار میکند، به این معنی که وقتی از جشن استقلال خواهی نام میبریم، بیش از ۵۰ درصد جامعه، سلول بنیادین جشن و استقلال را میفهمد، اما عادت کردیم احکامی را در سیاستهای فرهنگی یا در ابلاغیههایمان به مدارس و زیر مجموعهها بنویسیم که فقط ۱۵ درصدی که آنرا مینویسند آن را متوجه شوند.
وی با بیان اینکه ما با نسل نوجوان یک مسئله به نام همدلی و هم معنایی داریم که به معنای نزدیک کردن دیدگاهها و تجربههای دو نسل همچون معلم و دانشآموز است اذعان کرد: ما در سه موضوع با نوجوان متوسطه اول و حتی اواخر ابتدایی هم افق هستیم و این سه موضوع شامل سفر، تفریح ناظر به بازی و خوردن و ورزش است؛ وقتی درباره این سه موضوع قرار است تجربه مشترکی با بچهها داشته باشیم، هر دو هممعنا و همافق هستیم چون در آنجا لذت را به یک معنا درک میکنید، ولی لذت نماز جمعه را شما درک میکنید و او درک نمیکند که باید در موضوعات دیگر نیز همافق شویم.
امامی با طرح این سوال که ما چقدر توانستیم در شیوهنامههای تربیتی و مدلهای مدیریت پرورشی در مدرسه به این لکنت زبان و اختلال معنایی توجه کنیم، ادامه داد: در برخی مواقع فرهنگ رسمی، متهم به لکنت زبان است و این طبعاً باعث میشود هر چیزی و هر رسانهای به این فرهنگ رسمی منتسب باشد نافهمیدنی تصور شود.
وی مساله دیگر را جنبش نوجوانی دانست و بیان کرد: جنبشهای نوین، جنبشهای مبتنی بر ملیت یا حتی مذهب و قومیت نیستند بلکه جنبشهای سبک زندگی است که بر اساس یک هویت مصرفی شروع و بازاندیشانه ادامه پیدا میکنند و اگر دست روی آنها بگذارید، در برابر روایت مسلط، تبدیل به جنبشهای مقاومت میشوند.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور تاکید کرد: هویت خواهیها و ابراز وجودها و تغایر طلبیهای پست مدرن و شرایط ارتباطی و فرهنگی که دنیای ما در آن قرار دارد و مجبوریم تابع آن باشیم، خیلی بر اساس ایدئولوژی، رهبری، یک مانیفست یا یک تاریخ مسلم و تثبیت شده شکل نمیگیرد.
وی با اشاره به اینکه ما با جنبشهای نوظهور مواجهیم ولی چقدر خود و نظام تربیتی خود را برای درک این جنبشها آماده کردهایم و چقدر در نظام فرهنگی به استقبال پدیده نوجوانی رفتیم تصریح کرد: هر وقت میگوییم نوجوان میگویند آموزشوپرورش درستش میکند و این یکی از غلطترین فهمهای ما در سالهای گذشته بوده است.
امامی اضافه کرد: نوجوانی، ارتباطی به آموزشوپرورش ندارد چرا که آموزشوپرورش مجموعهای است که آموزش را در کشور هدایت میکند و اگر بتواند سهم نرم افزاری را در هدایت تربیتی کشور افزایش میدهد ولی همه از جمله نهاد خانواده، مسجد، کلان نهادهای سیاسی و اقتصادی مسئول پدیده نوجوانی هستیم.
وی با بیان اینکه در نظام تصمیمگیری ما هنوز با وجود شوراهای عریض و طویل، مخاطبمحور کار نمیکنیم افزود: شورای عالی انقلاب فرهنگی به یک کارگروه ملی نوجوانان نیاز دارد تا بتواند مسائل مربوط به نوجوان را به صورت تخصصی پیگیری و دنبال کند.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور با اشاره به نظام رسانهای حاکم بر جهان و کشور عنوان کرد: ما به دلایل اقتصادی و هویتگریز و فرهنگگریز بودن نظام تکنولوژی خود که از ۳۰ سال پیش مسیر فضای مجازی را در کشور قرار داد و البته در کنار آن بهخاطر نارسایی نظام رسانهای رسمی، با یک جنگ رسانه تمام عیار مواجه شدیم؛ البته کلیت این نظم مبتنی بر جنگ روایت است، زیرا در عصر فراواقعیت قرار گرفتهایم و در این عصر، رسانهها دیگر پنجرهای رو به واقعیت نیستند، بلکه رسانهها، دستگاههای تولید واقعیت هستند.
وی همچنین در خصوص سواد رسانهای و سواد دیجیتال یاد آور شد: سواد دیجیتال با سواد فنی استفاده از لوازم دیجیتال فرق میکند و به این معناست که به اندازهای که از فضای مجازی مصرف میکنیم، تولیدگر هم باشیم؛ ۸۰ درصد کنشگران ما مطالب را در فضای مجازی باز ارسال میکنند و این در حالی است که قرآن بر موضوع تبیین و موشکافی خبر تأکید میکند.
پایان پیام/72