آیتاللـه علمالهدی، نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی، مفهوم حماسهآفرینی موردنظر فردوسی را بهطور خاص ناظر بر جهاد در راه خدا دانشت که مظاهر کامل آن در دفاع مقدس و سایر عرصههای ایثار و شهادت، متجلی شده است.
آیتالله سید احمد علمالهدی در شورای فرهنگ عمومی استان با تأکید بر لزوم حمایت از طرحهای فردوسی پژوهی و تبیین ابعاد فکری و معرفتی شاهنامه اظهار کرد: اگر گمان کنیم که فردوسی صرفاً یک شاعر بوده و شاهنامه منحصر در یک دیوان شعر است، این تلقی ظلم به فردوسی و شاهنامه به حساب میآید زیرا این حکیم عالیقدر بهعنوان یکی از نمادهای حکمت و معرفت در فرهنگ و ادبیات فارسی مطرح است و اثر ماندگار او هم منظومه کامل حکمتآموزی است.
وی افزود: هنگامی که بشر ذهنیتی از بینش سیاسی و تصویری از دموکراسی نداشت و در اروپا، نژادهای بربر به راهزنی، غارت و دزدی دریایی افتخار میکردند، فردوسی توسی در خراسان میفرماید «بیا تا جهان را به بد نسپریم» که نشان میدهد این مردم حکیم تا چه حد به حکمتآموزی در قالب اسطورهسازیهای خود توجه داشته است.
آیتالله علمالهدی، مفهوم حماسهآفرینی موردنظر فردوسی را بهطور خاص ناظر بر جهاد در راه خدا دانست که مظاهر کامل آن در دفاع مقدس و سایر عرصههای ایثار و شهادت متجلی شده و تصریح کرد: در آیات قرآن کریم که ناظر بر مقوله جهاد است، از عبارات همخانواده مفهوم قتال استفاده شده و پروردگار عالم، بندگان خود را دعوت به قتال با کفار و منافقین میکندطبق نظر فقها، این موضوع ناظر بر ادله اذن است و حالت وجوبی ندارد و از این بابت است که موضوع ایثار و شهادت بر سایر ابعاد جهاد و حماسه برتری و فضیلت پیدا میکند.
ایشان تأکید کرد: درست است که مفهوم حماسهآفرینی یک ماهیت عام دارد و میتواند ناظر بر همه ابعاد زندگی باشد اما بهطور خاص، حماسهای که موردنظر فردوسی است، ناظر بر موضوع جهاد و شهادت است و در تبیین این مقوله حتی اگر از سایر مصادیق فعالیتهای جهادی نیز بهعنوان حماسه یاد میشود، باید همواره جهادی که ایثارگری لازمه آن است و شهادت در راه خدا را نصیب و روزی مجاهد میکند، موردتوجه ویژه باشد.
نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، شاهد هستیم که شخصیتهای شاهنامه بهعنوان مصادیق اسطورهسازی، نمادهای کاملی از فرهنگ و ادب و حماسه هستند. مثلاً در ماجرای سیاوش، پس از تهمتی که متوجه شخصیت سیاوش میشود، وی با گذر از آتش نشان میدهد که از گناه مبراست و همین امر یکی از قلههای رفیع حکمتآموزی است زیرا گذر از آتش در واقع نماد عبور از گناهان و یکی از مراحل تعالی معرفتی مطرح میشود. علاوه بر این، اسطورهسازی حکمتآموز فردوسی در شاهنامه، انحصار در رستم و سهراب هم ندارد بلکه حتی زنان شاهنامه هم بهعنوان نمونه زن ایرانی، مظهر حیا و بینش سیاسی هستند؛ تا جایی که شخصیت منیژه در هنگام معرفی خود، حجاب و عفت ورزی را بهعنوان نشانه فضیلت دانسته و میگوید «منیژه منم دخت افراسیاب، برهنه ندیده رخم آفتاب».
ایشان ادامه داد: جنگ نرم امروز، جنگ روایتهاست و در راستای جهاد تبیین، باید فعالیتهای پژوهشی با محوریت فردوسی موردحمایت قرار بگیرد تا دیگر ضدانقلاب نتواند حکیم توس را بهگونهای که خود میخواهد، معرفی کند و آن را بهعنوان نمادی در برابر اسلام و وجود باکرامت امام رضا (ع) قرار دهد.