تحلیل رسانه‌ای قتل روحانیون در مشهد

خبر زخمی و کشته‌شدن  دو روحانی در صحنی از حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام و روایت‌های رسانه‌ای آن دارای جوانب و مسائل متعددی است که باید به‌عنوان پدیده اجتماعی به آن پرداخته شود. مهم‌ترین ویژگی این اتفاق را می‌توان در خصوصیات شخص مهاجم و افزایش تنوع ابعاد آن جستجو کرد. فرد موردنظر از اتباع افغانی مقیم ایران است که ویژگی‌های شخصیتی او زوایای متعددی به رخداد اتفاق افتاده می‌دهد. اگر بنای خود را بر کوتاه‌نویسی بگذاریم و از مقدمات فاصله بگیریم، بدون آنکه به طراحی و مهندسی شدن این پدیده بیندیشیم و صرفاً به روایت‌های رسانه‌ای تولید شده بپردازیم می‌توان ویژگی‌های پدیده موردنظر را به موضوع مذکور در موارد ذیل خلاصه کرد:
۱. مذهب: دوگانه‌ای که در رخداد مذکور یکی از روایت‌های رسانه‌ای را شکل داد، شیعه - سنی بودن فرد مهاجم و مقتول است که در روایت ثالث با توصیف وهابی بودن قاتل، توسط رسانه داخلی، اگرچه تنش رسمی کاهش یافت اما در حوزه غیررسمی، دو گروه مذهبی مخالف یکدیگر را در صحنهٔ روایت‌های رسانه‌ای فعال و گسل مذکور را به حرکت در آورد. این موضوع باتوجه به اکثریت اهل‌سنت افغانستان و شیعه ایران، باعث تشدید فشار به اقلیت شیعه افغانستان در داخل آن کشور و فضای همکاری داخلی ایران با مردم افغانستان می‌شود و می‌تواند زمینه شکل‌گیری گروه‌هایی همچون فاطمیون را با فشار افکار عمومی مواجه کند. مؤلفه‌ای که عامل تشکیل جریان مقاومت و گروه‌های جهادی در داخل افغانستان و امتداد آن در پررنگ شدن قدرت شیعی منطقه گردیده است.
۲. نژاد: ایرانِ فرهنگی که باتوجه‌به سابقه تاریخی چندصدساله خود از شبه‌قاره هند تا شرق اروپا، هویتی واحد را تشکیل می‌دهد باتوجه‌به تنوع قومیتی و ملل می‌تواند آبستن چالش‌های هویتی متعدد شود. اتفاقات افغانستان از دوران حضور شوروی در این کشور و نیز پس از آن، باعث شکل‌گیری دوران طولانی تاریخ اشغال و عقب‌ماندگی و به‌تبع آن پناهندگی به کشورهای همسایه همچون ایران شده است. ازآنجاکه مهاجران غیرقانونی برای کشور میزبان از لحاظ رسمی و غیررسمی دارای فشارهای متنوع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی (نیروی کار مهاجر و جایگزین شدن آنها برای نیروی کار داخلی به دلیل مقرون‌به‌صرفه بودن) است، تقابل با آنها، گسل‌هایی را در حوزه‌های فرهنگی ایجاد و یا فعال می‌نماید. در این راستا افغانستانی‌ها با شکل‌گیری احساس همدردی به دلیل شهروند درجه‌دو بودن در وضعیت نامساعد مهاجرت به ایران تلاش به شکل‌دهی به هویت تاریخی و نژادی برای خود هستند و از سوی دیگر ایرانی‌ها هم برای تقابل با ورود آن‌ها تلاش می‌کنند گسل مذکور را با توهم برتری نژادی که سابقه تاریخی هر دو، هجوم محمود افغان به کشور ایران است را تشدید نمایند و دیگری از یکدیگر برای همراهی افکار عمومی خود ایجاد نمایند. از سوی دیگر مهاجرت و مهاجران بستری برای شکل‌گیری بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی متنوعی هستند که مشکل بیان شده را غامض‌تر می‌نماید. مؤلفه‌ای که هنگامی که با ناموس‌پرستی ایرانیان هنگام گزارش تجاوز به زنان ایرانی و نیز مسائل دیگر همراه می‌شود ضریب آن را افزایش می‌دهد. مسئله مذکور با افزایش بار جنسی رسانه‌ای شده شهر مشهد که نمونه آن را نسبت به مهاجران عراقی قبلاً مشاهده کردیم، حساسیت افکار عمومی را پررنگ می‌کند. این موضوع اشتراکات فرهنگی را کاهش و تمایزات اجتماعی را تبدیل به بحران سیاسی می‌نماید. مسئله مذکور در شرایطی که مهاجرت افغان‌ها در دوران پسا طالبانی افزایش‌یافته، موضوع را تشدید می‌کند. نگاه منفی ایرانیان در دوران جدید به دلیل نگرانی تحولات قدرت در افغانستان، افکار عمومی را نسبت به مهاجران افغانی، سوگیرانه‌تر کرده است.
ادامه 👇👇

۳. حاکمیت و سیاست: روحانیت نماد نظام سیاسی جمهوری اسلامی به‌عنوان یک حکومت شیعی و دینی است. کشته‌شدن روحانیون به‌عنوان طبقه حاکم در اذهان عمومی ایرانی‌ها و عدم تفکیک کارگزاران و دیگر انواع آن، زمینه همراهی با اتفاق مذکور را برای مخالفین نظام از لائیک‌ها، سلطنت‌طلب‌ها و سایر افکار منتقد به وضعیت موجود را در داخل ایران ایجاد می‌کند. همین موضوع، حس شادی مشترکی در شرایط نامساعد تحریمی و اتفاقاتی همچون آبان 98 و دی‌ماه 96 و سایر موارد که باعث ناامیدی و حس تقابل با حاکمیت طبقه روحانیت شده ایجاد و مواضع تقابلی را تشدید می‌کند. علاوه‌برآن ادبیات اقتدارگرایانه روحانیت در موضع قدرت همچون نماینده مجلس روحانی که کشته‌شدن افراد را در اتفاق مذکور به گردن می‌گیرد، زبان مواجهه‌ای را هم در قبال دین و هم نظام سیاسی مضاعف می‌کند. همدلی ایجاد شده بین ملت ایران در نگاه طالبانیست مشترک به دو حکومت می‌تواند زمینه اتفاقات بسیاری در کشورهای مذکور باشد. اگر خوانش طالبانی و پیش از آن داعشی از قدرت در ایران شکل گیرد همدلی با مسببان اتفاقات خشن همچون رخداد مذکور تشدید می‌گردد.

۴. موقعیت: دو مشخصه مشهد به‌عنوان شهر و حرم امام رضا به‌عنوان محل وقوع اتفاق در تشدید و نیز مسائل مرتبط با آن سهم به سزایی دارد. مشهد به‌عنوان یکی از شهرهای پرحاشیه و مهاجرپذیر از کشورهای دیگر همچون افغانستان و برخورداری از نگاه کلامی و غیر فلسفی که تقابل گفتمانی را در حوزه دینی تشدید می‌نماید فضا را برای شکل‌گیری مواضع افراطی ایجاد می‌کند. مذهبی و دینی بودن شهر نیز می‌تواند زمینه تشکیل قرائت مرجح رسمی و مواجهه و خشونت خرده گفتمان‌های غیررسمی را تشدید می‌کند. از سوی دیگر حرم امام رضا به‌عنوان جایگاهی که عواطف دینی، معنوی و مذهبی را ایجاد می‌کند زمینه را برای تسری احساسات در این امر میسر مضاعف می‌کند و تقابل را باهویت فرد مهاجم برای ایرانیان تشدید می‌نماید.  

۵. در مورد اتفاق پیش‌آمده، روایت‌های مثبتی همچون شکل‌گیری همدلی نسبت به افراد و خانواده‌های شهدا، پررنگ شدن مفهوم شهادت، تلاش برای کاهش تنش بین ایران و افغانستان و شکل‌گیری همدلی مثبت بین آنها، به سخره گرفتن گروه مدعی طرف‌داری از دین انسانیت و هم صدایی بین گروه‌های سیاسی داخلی نیز وجود دارند که در اینجا تلاش کردیم بیشتر به موارد سلبی و منفی برای آسیب‌شناسی اتفاق مذکور بپردازیم و موارد بیان شده می‌تواند به‌صورت جداگانه تشریح گردند.
@Habibollah_Babai
ادامه 👇👇

پیشنهادهای سیاستی:

۱. فعال‌کردن مراجع شیعه افغانی همچون آیت‌الله فیاض در شهر مشهد برای رسیدگی به شهروندان افغانی و افزایش نگاه همدلانه با مهاجران افغانی

۲. افزایش سهم جذب و نیز سکونت روحانیون افغانی در شهر مشهد برای ارتباط با حاشیه‌نشینان جهت حل مشکلات و تقابل با جریان‌های انحرافی و افراطی درون آنها

۳. ایجاد گروه‌های جهادی مشترک ایرانی - افغانی جهت حضور در بین حاشیه‌نشین‌ها برای کاهش بار نگاه نژادی

۴. تمرکز بر روایت‌های مثبت از حضور افغانستانی‌ها همراه با لزوم ساماندهی آنها برای تقابل با ورود بی‌رویه به کشور

۵. تمرکز بر تاریخ مشترک و نمادهای فرهنگ و ادب دو کشور در فضای رسانه‌ای برای کاهش تقابل‌های مصنوعی نژادی

۶. ایجاد بسترهای واقعی و پلتفرم‌های مجازی برای تعامل فرهنگی دو کشور جهت آشنایی از یکدیگر و کاهش نگاه منفی

۷. سروسامان دادن به گروه‌های فعال رسانه‌ای و میدانی دو کشور برای جهت‌دهی و تنظیم افکار عمومی دو کشور در اتفاقات متناظر

۸. تمرکز بر روایت سیاسی انتخابی بودن قدرت در افغانستان از سوی ایران و حضور جدی در تمام محافل رسمی برای این امر همراه با بازتاب رسانه‌ای

۹. تمرکز بر روایت‌های رسانه‌ای مرتبط با روحانیت در فضای مجازی برای کاهش بار منفی عمومی نسبت به این قشر و کم‌رنگ کردن بذرهای محرک در اتفاقات اجتماعی

۱۰. تقابل با زبان اقتدارگرایی روحانیت در قدرت و محافظه گرای سنتی در تقابل با دیگری‌های مذهبی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.