راهکارهای اجرایی تهدیدات و فرصتهای فرهنگی
مصوب جلسه 419 مورخ 84/6/8 شورای فرهنگ عمومی
مقدمه
منظومه فرهنگی یک جامعه همانند منظومههای فرهنگی جوامع دیگر پدیدهای تماماً ثابت و متصلب نیست بلکه فرهنگ در ذات خود دارای نوعی «حرکت جوهری» است، بدین معنی که فرهنگ با ویژگی «پویا» و «سیال» خود به واقع خود را در میان انبوههای از چالشها و تنشهای محیطی «مانا» و «پایا» میکند. منظومه فرهنگی دارای «هویت» است و این هویت خود را در منظومههای اجتماعی «بازآفرینی» و «بازتولید» میکند. اصولاً تصور منظومه فرهنگی بدون چالشهای محیطی چندان ممکن و مطلوب نیست؛ زیرا جامعه «باز» و «سالم» سیستمی است که مستمراً در «تبادل» و «تعامل» با «محیط» خود است. در وضعیت کنونی به دلیل گسترش و تعمیق روابط در سطح جهانی هر چه بیشتر به میزان روابط محیطی دامن میزند. به عبارت دیگر زیست جهانی دیگر به هویتهای محلی (Local) اجازه زیست جزیرهای و مجزا را نمیدهد و هویتهای محلی به نحو فزایندهای در ارتباط با هویت جهانی (Global) قرار دارند. فرآیند جهانی در کنار هویتهای محلی شکلبندی جهان محلی (Glocal) قرار دارند.
در وضعیت کنونی تحول همه جانبه به یک «ضرورت» تبدیل شده است و مقاومت در برابر امواج آن موجب «آسیبزایی» و «آسیب پذیری» بیشتر میگردد. لیکن این سخن بدین معنی نیست که جوامع این چنین باید دست از هویت تاریخی ـ فرهنگی خود بردارند. بلکه مقصود این است که ما موظف هستیم در مجموعه باارزش فرهنگی خود بازنگری کنیم و در مسیر این «بازتعریف» به آفاق جدیدی دست یابیم. زیرا جز این راهی برای «بقا» در عصر «پسا صنعتی» و جامعه اطلاعاتی و دانش محور وجود ندارد. مؤلفههای هویت بخش مانند : دین، مذهب، زبان، قومیت و ... همواره در طول تاریخ دارای کارکردهای پایداری بودهاند که نقش مقوم حیات اجتماعی انسانها را ایفا میکردهاند. پس اصل «تغییر و تداوم» اقتضا میکند مدیریت (کلان و خرد) جامعه نسبت به تغییرات مفهومی و ساختاری در سطح جهانی هوشیار باشد و با اتکا به مؤلفههای هویت بخش تدابیر لازم با توجه به مطالب فوق روشن است باید در تعریف و تبیین : 1 ) آسیبها 2 ) تهدیدات 3)فرصتها بازنگری کرد و پیش از هر چیز میباید در تدوین «معیارها» و «ملاکها»ی تعریف و تعیین آسیب و تهدید وفرصت تلاش تئوریک کرد. متأسفانه درباره خود معیارها و ملاکهای شناخت، نگاه و نظریه و تئوری مدون وجود ندارد. بیگمان تدوین معیارها و ملاکهای شناخت وضعیت سیستمی و محیطی یک ضرورت است تا نوبت به تعریف و تعیین مصادیق مجموعه آسیبها، تهدیدات و فرصتهای «ملی» برسد؛ زیرا بدون چنین کوششی تدوین استراتژی ملی در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امکانپذیر نیست. به ویژه تأکید میشود تدوین استراتژی فرهنگی در سطح ملی مستلزم شناخت وضعیت: 1) قومی 2) ملی 3) منطقهای و 4) فرامنطقهای است. تجربه پروتکل الحاقی به صورت عینی نشان داد که در آینده علاوه بر حوزه سیاست، کشور ما در حوزه «فرهنگ» و «ارتباطات فرهنگی» نیز با چالشهای (بالقوه و بالفعل) بسیار جدی مواجه است. زیرا عواملی از قبیل 1) سازمانهای رسمی بینالمللی 2) نهادهای مدنی بینالمللی 3)افکار عمومی جهانی 4) افکار عمومی ملی همه در ترسیم «چهره» نظام در ویترین و نمای جهانی و نیز مدیریت آن از حیث مشروعیت و کارآمدی تأثیرگذار است . بیشک میبایست نسبت به عناصر و مؤلفهها و نیز امکانات نظام فرهنگی «ظرفیت سازی» کرد. زیرا در غیر این صورت با توجه به سرعت گسترش ارتباطات جهانی، این نگرانی وجود دارد که نظام فرهنگی در بازتولید هویت ایرانی ـ اسلامی دچار آسیب و بحران گردد. زیرا «جهانبینی» و «جهاننگری» هویت ایرانی در طول تاریخ به ویژه دوره ایران اسلامی به روشنی حاکی است که دارای پتانسیلهای قابل توجهی برای حفظ هویت در عرصه چالشهای بیرونی فرهنگی است.
تعاریف (تهدید ـ آسیب ـ فرصت)
تعریف فرهنگ :
در خصوص تعریف فرهنگ صدها تلاش مردمشناسانه، جامعه شناسانه و ... صورت گرفته است . ضمن ارج نهادن به دیدگاههای مختلف، تعریف ذیل انتخاب شده است:
از منظر انسانشناسی :
فرهنگ عبارت است از اعتقادات، آداب و رسوم، اخلاق و رفتار، فنون هنر، قوانین و ضوابطی که فرد به عنوان عضو جامعه خود فرا میگیرد و از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد.
از منظر جامعهشناسی :
فرهنگ عبارت است از مجموعه باورها، ارزشها، هنجارها و تکنولوژی که به تولید اندیشه و معنا در زندگی افراد در جامعه میپردازد. امروزه فرهنگ و ارتباط آن با امنیت ملی از مهمترین مسائل امنیتی کشورهاست.
تعریف تهدید:
عبارت است از پدیده ویا وضعیت و یا شرایط (داخلی و خارجی) که در آن حیات سیستم یا پاره سیستمهای اصلی یا منافع حیاتی و ارزشهای اساسی و مهم به مخاطره افتاده و یا با مانع و چالش جدی مواجه شود.
شاخصهای سنجش تهدید:
1 ) زمان تهدید 6 ) عمق ،گستره و دامنه
2) امکان تهدید 7 ) نوع تهدید
3 ) شدت تهدید 8 ) هدف مورد آماج
4 ) عامل تهدید 9 ) ابزار تهدید
5 ) توان و قدرت تهدید
تعریف آسیب :
عبارت است از شرایط ، عوامل، موقعیت یا نقص (بالقوه و بالفعل) که روند تحقق اهداف را در سطح جامعه با اختلال مواجه ساخته و توان کارآیی آن را کاهش داده و جامعه را مستعد خسارت، فریب و یا با مشکل مواجه سازد. (شاخصهای سنجی آسیب همان شاخصهای تهدید میباشد)
تعریف فرصت:
عبارت است از ظرفیتها، قابلیتها، مقدورات و یا هر نوع امکان بالقوه و بالفعل که امکان تحقق اهداف را تسهیل، غلبه بر مخاطرات، آسیبها، تهدیدات و محدودیتها را ممکن (میسر) و سطح کارآیی جامعه را بهبود ببخشد.
الف ـ تهدیدات فرهنگی
تهدید یک : شکلگیری گسست ارزشهای فرهنگی جامعه و حکومت
تلاطمات و تحولات ژرف بعد ازانقلاب مجال چندانی را برای درونی کردن ارزشهای نوین انقلاب اسلامی در اختیار انسان ایرانی قرار نداد. گر چه دوران دفاع مقدس فرصت مناسبی برای پیرایش و آرایش فراهم آورد اما بلافاصله بعداز جنگ، ارزشها به اسارت مناسبات و ملاحظات سیاسی حاملان ارزشهای انقلابی دیروز و بازیگران عرصه قدرت امروز درآمدند. ارزشهایی مانند انقلاب، نظام، ولایت، مردم و ... همه و همه تعریف گفتمانی شدند و هر گروه تلاش کرد گفتمان خود را بر منزلتی رفیع و استعلائی بنشاند. بدین ترتیب روایت درونی شدن ارزشها در جامعه دچار سکته و از ناحیه حاکمان مورد غفلت واقع شد و بر آن میبایست افزود که :
الف ) با نسل جوان دو دهه مواجه شدیم که از آنان ارزشهایی را میطلبیم که برای تبدیل نمودن آن ارزشها و نشست و رسوب در اذهان و رفتار آنان گامی برنداشتیم. لذا مقبولیت ارزشهایی را حکومت از مردم میخواهد که برای آنان درونی نشده است.
ب ) گذشت زمان منشأ پیدایش تقاضاهای جدیدی شده که برای نسل جدید بدون پاسخ مانده لذا نوعی خلاء «فقدان ارزشی» در او ایجاد شده است.
ج ) احساس نوعی سازگاری و ناهماهنگی با ارزشهایی که صرفاً در قالب گفتمان ارائه میشود، با احساس نیاز نسل جدید بر عمق این گسست افزوده است.
بنابراین بروز گسست ارزشهای فرهنگی بین جامعه و حکومت عمدتاً به معنای ارزشهایی است که حکومت از آن تعریف گفتمانی دارد ولی آنها به «ارزش اجتماعی» و درونی شدن از نظر فردی تبدیل نشدهاند و به عبارت دیگر: گسست بین ارزشهایی که در قالب گفتمان ارائه شده و صرفاً جنبه نظری دارد با آنچه که میبایست تبدیل به هنجار گردد تا بدان هویتی دیرپاتر و پایدارتر بخشد.
فرصتهای موجود در مقابله با تهدید یک
ـ وجود طیف وسیع جوانان فعال همسو و هماهنگ با ارزشهای فرهنگی حکومت
ـ ماهیت مردمی «بدنه حاکمیت» و «حامیان اصیل حکومت» به عنوان حلقه اتصال فرهنگی جامعه و حکومت
ـ وجود فرصت یکپارچگی مدیریت فرهنگی کشور در این برهه و مقطع تاریخی
ـ آشنایی و پیوند بیشتر جامعه جوان کشور با کارآمدی و صحت ارزشهای فرهنگی مورد تأکید حکومت
ـ تقلیل برد و دامنه کارآیی کالاهای ضد فرهنگی و ضد ارزشی (بسان تزریق تدریجی پادتن و ایجاد مقاومت در بدنه جامعه) صادره از سوی ماهوارهها و سایر ابزار فراکنترلی ضد فرهنگی
ـ افزایش سواد، رشد علمی و فرهنگی حاملان ارزشهای فرهنگی حکومتی و توانایی دفاع فرهنگی و تئوریک از مبانی ارزشی جامعه
ـ وجود نقاط تماس مستمر فرهنگی با جامعه با کارکرد توزیع مداوم برخی کالاهای مهم ارزشی همچون مساجد و برگزاری نمازهای جماعت و ...
ـ توسعه مراکز و مؤسسات فرهنگی و ارتقای ظرفیتها و قابلیتهای آنان برای فعالیت درعرصه فرهنگ (فرهنگسراها، خانههای فرهنگ، کتابخانهها، کانونهای فرهنگی بسیج و ... )
ـ عدم کهنگی و تداوم بهرهگیری از فرهنگ ایثار و فرصت حامیان حکومت در ترویج یاد و خاطره حماسهسازی ایثارگران بیادعای دوران دفاع مقدس و سایر عرصههای دفاع از ارزشهای فرهنگی (شهدا، جانبازان، آزادگان و ...)
ـ فرصت برگزاری مراسم و مناسک مذهبی سالانه همچون کنگره عظیم حج، تاسوعا و عاشورای حسینی، ماه مبارک رمضان و ...
راهکارهای پیشنهادی رفع تهدید یک :
رفع عوامل درونی:
ـ شناسایی علل و عوامل گسست ارزشهای فرهنگی جامعه و حکومت اعم از علل و عوامل فرهنگی و غیر آن (ناکارکردی یا سوءکارکرد در گزارههای فرهنگی یا سوء عملکرد حکومت (خدماتدهی) یا ناشایستگی و عدم تخصص مسئولین ومجریان امر یا ناسازگاری بنیادی با حکومت یا ... ) .
ـ طراحی نظام جامع فرهنگی به گونهای که پاسخگوی ابهامات و سئوالات فعلی جامعه بوده و نوعی وفاق و همگرایی تئوریک را تعریف نماید.
ـ شناسایی نقاط و فرآیندهای تئوریزهسازی گسست فرهنگی؛ خاصه در مراکز تولید علم و فرهنگ.
ـ جلوگیری و توقف روند رو به افزایش تولیدات گسستساز در عرصههای مختلف فرهنگی از طریق نظارت و کنترل فعال بر تولیدات و فرآوردههای فرهنگی
ـ تحدید حوزه انتشار و بسط دامنه اختلافات و سلایق متعارض فرهنگی مسئولان و نخبگان حکومتی به سطح جامعه
ـ اهتمام جدی به تئوریزه نمودن ارزشهای فرهنگی موجود در حکومت و مقابله با طرح یک جانبه مفاهیم موجود در فرهنگهای وارداتی در قالب تئوری و نظریات ترجمه شده به بدنه جامعه به خصوص مراکز علمی و فرهنگی
ـ تحدید تبلیغ و مقابله با ترویج انگارههای فرهنگی غیر منطبق با چارچوبهای اصیل دینی؛ نظیر پلورالیسم دینی (صراطهای مستقیم)، هرمنوتیک و تأویلگرایی متون دینی و ... و سعی در بومیسازی اصطلاحات و ادبیات مصطلح (دموکراسی + مردمسالاری دینی؛ جامعه مدنی ـ جامعه مدینه النبی و ...)
ـ بازسازی نظام الگویی در جهت همنوا و همگرا نمودن «قول» و «عمل» مجریان حکومتی در زمینه ارزشهای فرهنگی (عدم تجملگرایی ،دنیا طلبی و ... ) از طریق هشدار، توصیه، امر به معروف و ... (بر مبنای اصل : الناس علی دین ملوکهم)
ـ شناسایی پیوندها و ارزشهای حاکم برتعامل جامعه و حکومت و تلاش در جهت حفظ و تحکیم ارزشهای مزبور ومقابله با روندهای گسست ساز.
ـ رفع موقعیتهای تبعیض آمیز و تلاش برای تحرک بخشی در عرصه فرهنگ از طریق شایسته گزینی
ـ شتاب بخشی و پویا نمایاندن نظام ارزشی حکومتی؛ و پرهیز از تأخیر فاز و عقب ماندگی نسبت به حرکت جریانات و گروههای غیردولتی فرهنگی در ابعاد مباحث تئوریک، فنآوری ، رسانهها و ...
ـ تبلیغ جدی شعار راهبردی «پیوند دین و سیاست» و جلوگیری از اثربخشی کهنه شعار استعماری «جدایی دین از سیاست»
رفع عوامل برونی :
ـ مقابله با رسانههای داخلی با القائات و جنگ روانی دشمن دردامن زدن به این گسست
ـ طراحی مکانیزم مقابله سازمان یافته با شایعات و مطالب مطروحه از سوی ضد انقلاب در خصوص مسئولین نظام که بسترساز گسست فکری و اعتقادی مردم از حکومت میباشد.
ـ مقابله الکترونیکی با تبلیغات پردامنه دشمنان علیه مبانی وحدت بخش و پیوند دهنده فرهنگی جامعه وحکومت ازطریق سایتهای اینترنتی و کانالهای ماهوارهای
تهدید دو : ضعف نظام فرهنگی در بازتولید و بازتوزیع خود در مقابل نظامهای رقیب
مجموعه معارف اسلامی که در کالبد فرهنگ مسلط نظام ج.ا.ا و با محوریت قرآن کریم گستره تام و تمامی از آموزههای فرهنگی را بنا به نص آیه شریفه «تبیاناً لکل شئی» [1] در همه حوزههای نیاز بشری ساری و جاری ساخته، قابلیت و منبع قدرت زایدالوصفی برای جوامع معتقد به این تعالیم و به خصوص نظام الهی جمهوری اسلامی ایجاد نموده است. به ویژه پس از پیروزی انقلاب در برهههای مختلف مردم ومسئولان به فراخور اقتضائات و شرایط موجود از این ذخایر لایزال بهرهمند گشتهاند؛ لکن در برخی عرصهها ضعف و نارسایی عملکرد بعضی کارگزاران فرهنگی تأثیر قابل مشاهدهای در ضعیف و غیرپویا و ناکارآنمایی فرهنگ جامعه برجای گذاشته است.
لذا نه تنها ضعف فرهنگی در بازتولید و بازتوزیع[2] خود در مقابل نظامهای رقیب به عنوان یک مشکل مطرح است، بلکه از این مهمتر با غفلت از مقتضیات زمان و «ایجاد خلاء ارزشی» زمینه جذب نظامهای رقیب نیز فراهم شده است.
فرصتهای موجود در مقابله باتهدید دو:
ـ استحکام نهاد خانواده به عنوان پایهایترین عنصر ساخت فرهنگی
ـ رویکرد آحاد مردم جهان به دین و مذهب به ویژه گرایش به دین مبین اسلام
ـ فرصت شناسایی و مدیریت تغییرات الگوهای مصرف کالاها و محصولات فرهنگی
ـ فرصت افزایش سطح مشارکت عمومی و تقویت آمادگیهای روانشناختی و جامعه شناختی مردم برای فعالیت و حضور مؤثر در عرصههای فرهنگی،اجتماعی و سیاسی
ـ وقوف شخصیتها ومسئولان اصلی کشور نسبت به مسائل فرهنگی و انگیزه فراوان آنان برای سرمایهگذاری در امرفرهنگ
ـ ایجاد هماهنگی و یکپارچگی در مدیریت و نظرات متولیان فرهنگی کشور و فرصت اتخاذ سیاستهای هدفمند و پایدار فرهنگی در قبال تهاجم فرهنگی بیگانگان
ـ توسعه نیروی انسانی و فرصت پرورش و بکارگیری کارگزاران و حاملان متعهد و ارزشی برای ارائه محصولات و کالاهای بومی فرهنگی در عرصه سینما، تئاتر، هنر، مطبوعات، نشریات، رسانهها و ...
ـ وجود زیرساختهای مناسب ساختاری و اداری و برنامهریزی و هماهنگ سازی تولیدگران و مروجین پراکنده ارزشهای فرهنگی در سطح جامعه
ـ فرصت بهرهگیری از رشد فزاینده نرخ تحصیلات تکمیلی که ضمن ارتقای سطح آگاهیهای اجتماعی و معرفتی ، پیشبرد اهداف فرهنگی را تقویت مینماید.
ـ فرصت گسترش و توسعه رسانههای ارتباطی به ویژه گسترش فعالیتها و حوزه پوشش شبکههای تلویزیونی به اقصی نقاط کشور
ـ گنجینهها و ذخیرههای عظیم فرهنگی که به عنوان میراث غنی فرهنگی اسلامی ـ ایرانی بر جای مانده است و فرصت افزایش سطح تولیدات فرهنگی در عرصه ادبیات، موسیقی، دین، هنر،علوم،تاریخ و فلسفه و ...
ـ ظرفیت عظیم پایگاههای دینی به ویژه حوزههای علمیه، مساجد، تکایا و هیئات مذهبی، کانونهای فرهنگی بسیج و ... برای پیشبرد اهداف فرهنگی
ـ فرصت تاریخی همزیستی مسالمتآمیز و غیرتعارضی هویتهای فرهنگی متفاوت (قومیت، مذهب و ...) در همپوشانی نقاط ضعف مقطعی نظام فرهنگی مسلط
ـ غنای زبان فارسی و ظرفیتهای عظیمی که در خود جای داده در تثبیت و پایداری و استحکام بنیانهای هویتی و فرهنگی نقش مهمی را ایفا مینماید.
ـ قدرت شکل دهی و امکان اصلاح فرهنگی و فرهنگسازی توسط رسانههای ملی و اعتماد نسبی اقشار جامعه به صدا و سیما و مطبوعات
ـ دلبستگیهای نسبتاً تعمیم یافته جامعه نسبت به الگوها و انگارههای فرهنگی، هویتی و ملی
ـ پویایی جمعیت شناختی با توجه به جوان بودن جمعیت و ظرفیتهای ناشی از آن
راهکارهای پیشنهادی رفع تهدید دو:
ـ مقابله با ایجاد احساس خودباختگی و انفعال در مسئولین و مجریان فرهنگی در قبال هیمنه فرهنگ خارجی
ـ ایجاد سیستم فعال مسئلهیاب، مسئلهشناس و پاسخگوی فرهنگی در مقابل جامعه پرسشگر
ـ ایجاد محیط رقابت سالم میان حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی و سایر دوایر فرهنگ ساز و رسانهها به تولید محصولات و توزیع فراوردههای فرهنگی منطبق با شرایط و مقتضیات روز.
ـ پرهیز از تصدیگری دولتی و انحصاری شدن تولیدات فرهنگی در حوزه حکومت و بسترسازی جهت به تحرک واداشتن بدنه نظام و آحاد مردم به تولید و توزیع کالاهای فرهنگی
ـ تخصیص تسهیلات و یارانههای حساب شده در حوزه تولید وتوزیع فرهنگی
ـ تصدیگری نظارت و انطباق تولید و نحوه توزیع کالاهای فرهنگی با اهداف برنامه جامع
ـ تنظیم مکانیزم برنامهریزی و تبادل تولیدات فرهنگی میان کشورها و ملل اسلامی
تهدید سه : شکاف بین نخبگان فکری و حکومت
ضعف تولید فکر و اندیشه و عدم توفیق در پرورش و سازماندهی انسانهای اندیشهورز حداقل در برخی عرصهها، زمینه جذب و بهرهبرداری از فرهیختگان فکری را دشوار ساخته است لذا همین امر موجب شده که آنان غالباً با صفبندی و جبههگیری، سطوح مختلف حکومتی را به چالش کشانده و با توجه به اینکه نوعاً نخبگان فکری به لحاظ تحلیل علمی همیشه از دولتمردان پیشگامترند طرحهای مقابله با چالشها یک گام عقب بوده و از کارآیی لازم برخوردار نمیباشد و در مواردی ممکن است حکومت به برخورد با آنان توسل جوید که به تدریج «چالش» تبدیل به «شکاف بین برخی نخبگان فکری و حکومت» منجر میگردد که در این صورت این «شکاف» میتواند تبدیل به یک «تهدید» شود، چنانکه دولتمردان با تدبیر حکیمانه میتوانند آن را به مهمترین «فرصت» در پیشرفت امور و تأمین امنیت اجتماعی تبدیل سازند.
فرصتهای موجود در مقابله با تهدید سه :
ـ پایبندی اکثریت نخبگان و روشنفکران به الگوهای هویتی و فرهنگی بومی و احساس تعهد برای دفاع و حمایت اثباتی از نظام فرهنگی مسلط بر جامعه
ـ اجماع و وفاق جمعی روی ارزشهای بنیانی همچون زبان فارسی، هویت ایرانی، مذهب شیعه، تمامیت ارضی، میراث فرهنگی، افتخارات و اساطیر ملی و ...
ـ وجود رهنمودها و سیاستهای مسئولین نظام برای بکارگیری و جذب نخبگان فکری کشور
ـ عدم امکان گسست کامل نخبگان فکری داخل نظام از حکومت به دلیل نیاز به بهرهمندی از منافع پیوند با حاکمیت
ـ پرورش نخبگان جدید فکری حامی حکومت و جایگزین شدن آنان با عناصر معارض
ـ عدم نگاه مثبت عامه به عملکرد تاریخی و استقلال روشنفکران غیردینی
ـ فعال سازی نهادهای پژوهشی دانشگاه و حوزه در پاسخگویی به شبهات مطروحه در حوزه حکومت دینی و ولایی
ـ فراهم آوردن امکان گفتگوهای کارشناسی برای نیل به راهبردهای فرهنگی در جهت اهداف ملی بدون پردهدری، حرمت شکنی، قانون شکنی و جوسازی و نزدیک کردن نظریات و گفتمانهای موجود در جامعه با طرح علمی و کارشناسی آنان
ـ فرصت شناسایی نخبگان گمنام و همچنین تربیت نسل انقلابی و اسلامی که پیام انقلاب را درک و با حفظ وعمل به آن موجب ماندگاری و استمرار برکات انقلاب و درونزایی ارزشهای انقلابی شوند.
راهکارهای پیشنهادی رفع تهدید سه
ـ تعبیهساز و کار لازم جهت جلوگیری از وامدار شدن واستحاله فرهنگی روشنفکران و تحصیلکردگان خارج کشور در فرهنگ بیگانه و تحکیم پیوند آنان با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی.
ـ ایجاد ساز و کار لازم برای استفاده حداکثری از مشارکت و توان گروههای پیشتاز فکری در حل و فصل مسائل فرهنگی استراتژیک نظام نظیر ظرفیت موجود در بنیاد جدیدالتأسیس نخبگان (پیرو رهنمودهای مقام معظم رهبری)
ـ شناسایی و بسترسازی برای رشد و تربیت نخبگان فکری متعهد به آرمانهای نظام اسلامی
ـ به چالش واداشتن و درگیر نمودن نخبگان فکری از عرصه تئوریهای آرمانی ـ آمالی و ایده آلیستی به حوزه واقعیات موجود در جامعه
ـ ایجاد زمینه احساس مثبت در نخبگان فکری در به بازی گرفته شدن، ارزش داشتن ، درک شدن واثربخشی آنان در مدیریت حکومت
ـ تلاش در جهت به متن کشاندن نخبگان ارزشی و از مدار توجه خارج نمودن نخبگان غیرارزشی.
تهدید چهار: رشد جریانات فرهنگی معاند (سکولار ـ لاییک) درداخل و خارج از کشور)
بدون تردید همواره ماهیت و گفتمان انقلاب شکوهمند اسلامی با ماهیت استکباری نظام سلطه در تعارض بوده و از این رو از بدو پیروزی انقلاب اسلامی جریانات فرهنگی معاند در داخل و خارج از کشور نسبت به هجوم به ارزشهای انقلاب بسیج شده و در برهههایی با سیاست و برنامهریزی بیشتری دست به تهاجم و شبیخون و غارت فرهنگی زدهاند.
بیگانگان با سرمایهگذاری هنگفتی عرصه فرهنگی کشور را مورد تهاجم قرار دادهاند لذا بدیهی است که شرایط رشد فرهنگی معاند در داخل و خارج از کشور آماده گردد و مکتبهای فرقهگرایی، سفلیگری، سکولاریسم، وهابیگری، فمینیسم، پان ترکیسم گسترش یابد وحتی بودیسم و پروتستانیسم از جمله چالشهای رویاروی حوزه تمدن اسلامی به حساب آید.
فرصتهای موجود در مقابله با تهدید چهار :
ـ دین باوری و انگیزههای درونی شده و تعمیق یافته مذهبی در اکثریت مطلق جامعه
ـ نگاه بدبینانه و از روی عدم اعتماد بخش مؤثری از جامعه به عناصر ضد دین و مذهب
ـ هوشیاری، شناسایی سریع و حساسیت قابل توجه عناصر و پایگاههای مذهبی درون جامعه همچون مساجد و ... نسبت به تغییر وتحولات فرهنگی و عناصر و جریانات فرهنگی معاند
ـ رصد جریانات فرهنگی معاند از سوی دستگاههای نظارتی و امنیتی
ـ عزم مشترک مسئولان و متولیان فرهنگی برای برخورد و مقابله عقلائی و زیربنایی با جریانات منحرف و معاند فرهنگی
ـ تنوع فرهنگی و نهادینگی الگوهای فرهنگی به عنوان ذخیرهای عظیم برای استمرار و پایداری هویتی و بینیاز از الگوپذیری بیمارگون
ـ در حاشیه قرار گرفتن عناصر،تئوریها و پایگاههای داخلی مدافع رشد جریانات سکولار و لاییک
راهکارهای پیشنهادی رفع تهدید چهار:
ـ جلوگیری از فراهم شدن بستر تئوریک و نظری پذیرش، رشد و فعالیت جریانات فرهنگی معاند نظیر اباحهگری، تلورانس و ...
ـ تقویت و توانمندسازی جریانات فرهنگی ناب واصیل از سوی مراکز و مجامع فرهنگساز برای مقابله با جریانات فرهنگی رقیب
ـ تلاش در جهت تحقق و اثبات کارآیی و توانمندی نظام فرهنگی ـ ارزشی و دینی و ناکارآمدی نظامهای مبتنی بر نفی خدا و مبانی دینی
ـ آگاهی بخشی به نسلهای جوان نسبت به تواناییهای آموزهها و گرایشهای دینی در مبارزه با استعمار تاریخی ملتهای تحت ستم
ـ جلوگیری از دولتی شدن مقابله با جریانات معاند واستفاده از پتانسیل پایگاهها و نیروهای متعهد مردمی جهت ترویج جریانات اصیل فرهنگی و مقابله فراگیر با رواج و رسوخ جریانات معاند در بدنه جامعه
تهدید پنج : جهانیسازی
«جهانیسازی»[3] یکی از پیچیدهترین پدیدههای قرن حاضر است که ازگسترش فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی در سطح جهان ناشی شده است. اوجگیری این پدیده از دهه گذشته و در پی فروپاشی نظام بینالمللی دو قطبی شروع شده و میرود که همه ابعاد زندگی انسانها چه در جهت افقی (مرزها) و چه عمودی (فعالیتهای متعدد بشری) را در نوردد.
البته «جهانی شدن» با «جهانی سازی» متفاوت است به همین دلیل «جهانیسازی» را اینگونه تعریف نمودهاند:
جهانیسازی برنامه جهانی با استفاده از تکنولوژی فضاهای مجازی، قوانین و سازمانهای فراملی و بینالمللی است که نهادهایی برای جهتدار نمودن جریانات اطلاعات، سرمایه، نیروی انسانی و ... ایجاد میکند.
فرصتهای موجود در مقابله با تهدید پنج
ـ غنای فرهنگ اسلامی و استحکام و قوام و دوام
ـ آشنایی و شناخت افکار عمومی کشور نسبت به «تهاجم و شبیخون فرهنگی» استکبار به عنوان یکی از مهمترین ابعاد پدیده جهانیسازی
ـ وجود بنیههای تئوریک و نظری برای انجام راهبردهای تهاجمی واقدامات آفندی در برابر جهانیسازی (تز صدور ارزشهای والا و ضد استکباری انقلاب اسلامی به ملل مستضعف، چشم انداز جامعه موعود مهدوی، بسط تئوری عدالت محوری در عرصه جهانی، گفتگوی تمدنها و فرهنگها و ...)
ـ هوشیاری داخلی در شناسایی روشها و شگردهای مهندسی اجتماعی کشورهای غیرتابع از سوی قدرتهای استکباری (بهرهگیری از NGOS، بمباران تبلیغاتی از سوی ماهوارهها، سایتها و وبلاگهای اینترنتی و ... )
ـ ظرفیت بالای ماندگاری و مقاومت تاریخی زبان فارسی و فرهنگ اسلامی در مقابل موج و هجمه بیگانگان
راهکارهای پیشنهادی رفع تهدید پنج:
ـ اطلاعرسانی و حساس نمودن افکار عمومی داخل کشور به منافع و مضار ابعاد جهانیسازی
ایجاد پادتن مناسب و واکسینه کردن و تجهیز و تسلیح فرهنگی جامعه در مقابل هژمونی جهانیسازی فرهنگ غرب
2- بازتوزیع عبارت است از ارائه محصولات فرهنگی به صورت عادلانه در شکل و بسته بندیهای نوین و مورد پذیرش سلائق متفاوت